طرز فکر یا mindset از مهمترین عواملی است که میتواند در شکست یا موفقیت یک کارآفرین مؤثر باشد. بسیاری از مردم فکر میکنند که برای پیروزی بر مشکلات، تنها بهرهگیری از تکنیکهای فنی و ایجاد یک محیط روانی سالم میتواند کمککننده باشد، اما باید گفت که اینگونه نیست و شناخت طرز فکر رشد و ایستا یکی از مهمترین مواردی است که باید به آن توجه کنید.
در این متن سعی داریم شما را با تمامی جوانب استفاده از طرز فکر رشد در مقابل طرز فکر ایستا آشنا کرده و یک مقایسه کلی را در اختیارتان قرار دهیم. با مطالعه این مقاله میتوانید کلیه اطلاعات مورد نیاز در مورد هر یک از طرز فکرها را به دست بیاورید. با ما همراه باشید.
[ez-toc]
مقدمهای بر طرز فکر رشد و ایستا
تحقق رؤیاهای کارآفرینی شما غیرممکن نیست. تنها چیزی که لازم دارید، تغییر در نوع نگاه شما به مسائل است. بهرهگیری از طرز رشد فکر و ایستا باید با توجه به نیاز شما انجام گیرد، در غیر این صورت با مشکلات متعددی روبهرو خواهید شد.
طرز فکر یا mindset چیست و چه اهمیتی دارد؟
طرز فکر شما مهمترین محصول ذهن شما است. طرز فکر پنجرهای است که از طریق آن جهان را مشاهده میکنید، نظرات خود را شکل میدهید، و تصمیم میگیرید که چه کاری را انجام دهید. تصمیمهای کوچک روزمره و تصمیمهای بزرگ در مورد شغل، روابطتان، و کارهایی که با زندگیتان انجام خواهید داد، همه و همه به طرز فکر شما وابسته است. طرز فکر رشد و ایستا دو مدل طرز فکر رایج در زندگی امروزی هستند.
ارتباط قوی بین دو مفهوم وجود دارد: نگرش و طرز فکر شما. نگرش نوعی تفکر یا احساس در مورد کسی یا چیزی است که معمولاً در رفتار فرد منعکس میشود. ذهنیت مفهوم گستردهتری نسبت به طرز فکر و نگرش است. ذهنیت را میتوان مجموعهای از نگرشها، افکار و باورهای یک فرد دانست.
انواع طرز فکر
در بین طرز فکرهای مختلف، دو طرز فکر رشد و ایستا، از اهمیت فوقالعاده بالایی برخوردار هستند. انتخاب هر یک از طرز فکرها میتواند به طور کامل در سرنوشت افراد مؤثر باشد. در ادامه به بررسی هریک از این طرز فکرها و ویژگیهای هرکدام میپردازیم.
طرز فکر ایستا
طرز فکر ایستا یا ذهنیت ثابت (بر اساس تعریف پروفسور کارول دوک در کتاب ذهنیت شما)، افرادی را توصیف میکند که استعدادهای خود را به عنوان ویژگیهای ثابتی میبینند که تغییرپذیر نیستند. با یک ذهنیت ثابت، استعداد برای رسیدن به موفقیت کافی است و تلاش برای بهبود این استعدادها لازم نیست. فرد با مقدار مشخصی از مهارت و هوش متولد میشود و نمیتواند آن را بهبود ببخشد.
کسانی که طرز فکر ایستا دارند (بر اساس ماهیت ذاتی خود) بر این باورند که در یک سری امور خوب یا بد هستند. به عنوان مثال، شخصی با ذهنیت ثابت ممکن است بگوید “من به عنوان یک فوتبالیست متولد شدهام” یا “من در فوتبال خوب نیستم”. ذهنیت دوم به این اشاره دارد که مهارتهای ورزشی یک فرد قابل توسعه نیست.
کسانی که ذهنیت ثابت دارند ممکن است از چالشها اجتناب کنند، به راحتی تسلیم شوند و بازخورد منفی مفید را نادیده بگیرند. نقطه مقابل این طرز فکر، طرز فکر رشد است. در طرز فکر ایستا از آنجایی که قبلاً در مورد کاری که انجام خواهید داد تصمیم گرفتهاید، ذهنیت شما ثابت است و هیچچیز نمیتواند آن را تغییر دهد. در ادامه مبحث آشنایی با طرز فکر رشد و ایستا، به طرز فکر رشد میپردازیم.
طرز فکر رشد
طرز فکر رشد و ایستا در مقابل یکدیگر قرار دارند. موفقیت یکشبه به دست نمیآید. این جملهای است که بسیاری از ما آن را شنیدهایم و شاید برای بسیاری به یک کلیشه تبدیل شده باشد. فردی با طرز فکر رشد، هوش، تواناییها و استعدادها را قابل یادگیری و قابل بهبود از طریق تلاش میداند. در طرف مقابل، فردی که طرز فکر ایستا دارد، تصور میکند که این ویژگیها ذاتاً ثابت و غیرقابل تغییر هستند.
به عنوان یک کارآفرین مشتاق، برای ایجاد بودجه کسب و کار و تهیه صورتهای مالی آن، به مهارتهای مالی اولیه نیاز دارید. اگر ذهنیت ثابتی داشته باشید، ممکن است اینگونه فکر کنید که: «من هرگز در ریاضیات قوی نبودم، چه برسد به صورتهای مالی! من نمیتوانم تجارت خودم را اداره کنم.»
حالا تصور کنید که با یک طرز فکر رشد این موقعیت نزدیک را مورد بررسی قرار دهید. احتمالاً ذهنیت شما بدین گونه تغییر مییابد که: “من سابقهای در زمینه مالی ندارم، اما میتوانم این مهارتها را یاد بگیرم و آنقدر تمرین کنم تا در این مهارتها حرفهای شوم.” به همین علت است که شناخت طرز فکر رشد و ایستا بسیار مهم است.
به گفته دوک، موقعیتهای چالشبرانگیز میتواند برای کسانی که ذهنیت ثابتی دارند فاجعهبار باشد، زیرا اگر آنها مهارت یا هوش لازم برای تکمیل یک کار را نداشته باشند، هیچ شانسی برای بهبود آنها وجود نخواهد داشت.
وقتی ذهنیت رشد دارید، معتقد خواهید بود که میتوانید دانش و مهارتهای لازم برای رسیدن به موفقیت را به دست آورید، این قابلیت، هر چالشی را به یک فرصت یادگیری تبدیل میکند. با توجه به چالشهای متعددی که کارآفرینان با آن روبرو هستند، ذهنیت رشد میتواند ابزار قدرتمندی برای رسیدن به موفقیت باشد.
تفاوت طرز فکر رشد و ایستا
تأثیر طرز فکر بر رشد افراد انکارنشدنی است. شناخت تفاوت طرز فکر رشد و ایستا از مهمترین موارد در زمینه پیشرفت فردی محسوب میشود. وقتی ذهنیت رشد دارید، گذشته شما آینده شما را مشخص نمیکند. اگر در زمینه دیگری تخصص و تجربه دارید و میخواهید کارآفرینی کنید، این توانایی میتواند یک دارایی باشد.
به عنوان مثال، ایندیا رایت (بانکدار تجاری سابق و معاون منشی دادگاه عالی واشنگتن دی سی) شرکت روابط عمومی و تولید خود را به نام Artiste House راهاندازی کرد. به جای اینکه اجازه دهد شغل قبلیاش پتانسیلهایش را تعریف کند، میدانست که میتواند زبان دنیای استارتآپ را از طریق تجربه عملی و استفاده از اصول کارآفرینی یاد بگیرد. او تفاوت طرز فکر رشد و ایستا را به خوبی میشناخت.
رایت میگوید: باید راههایی بیابید تا خود را به مهارتهای لازم برای حفظ کسبوکارتان مجهز کنید، شما بر روی موفقیت خود سرمایهگذاری خواهید کرد. ظرفیت بهبودی و عبور از شرایط دشوار در دنیای کارآفرینی بسیار مهم است. وقتی با چالشها و شکستها روبهرو میشوید، بقای کسبوکار به توانایی شما در استقامت و یادگیری از موقعیتهای دشوار بستگی دارد.
در یکی از مطالعات دوک، تیم او فعالیت مغز دانشآموزان را در حین بررسی اشتباهاتی که در یک آزمون مرتکب شده بودند، تجزیه و تحلیل کرد. افرادی که ذهنیت ثابتی داشتند هنگام مرور اشتباهات هیچ فعالیت مغزی نشان نمیدادند، در حالی که مغز افراد دارای طرز فکر رشد اینگونه نبود.
یک ذهنیت ثابت میتواند شما را از یادگیری به وسیله اشتباهات باز دارد، در حالی که یک طرز فکر رشد میتواند شما را قادر سازد که از اشتباهات خود به عنوان فرصتهای یادگیری استفاده کنید. در ادامه مبحث طرز فکر رشد و ایستا، به بررسی معایب طرز فکر ایستا میپردازیم.
معایب طرز فکر ایستا
اگر یک فرد با ذهنیت ثابت قبلاً تصمیم گرفته باشد که در چه کاری عالی خواهد بود، دیگر نمیتواند برنامههای خود را تغییر دهد، زیرا ممکن است همه چیز با برنامههایش متفاوت باشد. شناخت چنین تفاوتهایی بین طرز فکر رشد و ایستا بسیار مهم است.
اگر این اتفاق بیفتد، تمام تلاشهای این افراد از بین میبرد، بنابراین افراد دارای این طرز فکر باید به برنامههای تعیینشده پایبند بمانند (حتی اگر منجر به پیامدهای منفی شوند). داشتن یک رؤیا یک چیز است، اما عمل به آن رؤیا و اطمینان از تحقق آن چیز دیگری خواهد بود. اگر هدف شما خیلی مشخص باشد، رسیدن به آن برای شما سختتر میشود.
طرز فکر رشد و ایستا تفاوتهای دیگری نیز دارند. طرز فکر ایستا موجب ایجاد یک زندگی فلاکتبار به دلیل مشاهده تمام ناامیدیها در طول مسیر خواهد بود. وقتی افراد درگیر باورهای محدودکننده در مورد خودشان میشوند، شروع میکنند به قبول این باور که چیزی در انتهای مسیر برای آنان وجود ندارد و تمام تلاششان به هدر رفته است.
استفاده از طرز فکر ایستا برای کارآفرینان مرگبار خواهد بود. یک کارآفرین موفق کسی است که در طول مسیر با مشکلات مقابله کرده و از اشتباهات خود درس بگیرد. طرز فکر ایستا چنین امکانی را به کارآفرینان نمیدهد، اما طرز فکر رشد میتواند بهترین گزینه برای این افراد باشد. بحث بعدی ما در زمینه طرز فکر رشد و ایستا، معرفی اثر مرکب است.
معرفی کامل اثر مرکب
اثر مرکب چیست؟ این یکی از پرسشهای رایج در زمینه کسب موفقیت و پیروی از روشهای رسیدن به طرز فکر رشد و ایستا است. اثر مرکب اصل درو کردن پاداشهای بزرگ از یک سری انتخابهای کوچک و هوشمند است. این چیزهای بزرگ نیستند که ما را متمایز میکنند، انتخابهای کوچکی که به طور مکرر و مداوم در طول چندین دهه انجام میدهیم، تفاوتهای اساسی را ایجاد خواهند کرد.
دارن هاردی (نویسنده کتاب اثر مرکب) در فرایند گزینش انتخابها، عادتها، حرکت، تأثیرات و شتاب گام برمیدارد تا به ما کمک کند که تغییرات کوچک، منظم و مثبتی را در زندگیمان ایجاد کنیم. تا زمانی که روتین روزانه خود را به طور کامل تغییر ندهید، هرگز زندگی خود را تغییر نخواهید داد. راز موفقیت شما در برنامه روزانه پنهان شده است.
«اثر مرکب» را میتوان در انتخابهای ما و شناخت طرز فکر رشد و ایستا، خلاصه کرد. هاردی میگوید: «همه ما یکسان به این دنیا میآییم: برهنه، ترسیده و نادان. زندگی ما انباشتهای از انتخابهایی است که میکنیم. آنها میتوانند ما را به اهدافمان برسانند یا ما را به کهکشانی دور و دراز بفرستند».
«اثر مرکب» اهمیت عادات، تأثیرات و قدرت حرکت برای رسیدن به اهدافتان را به شما نشان میدهد. انتخابها به رفتار تبدیل میشوند، رفتارهای تکراری تبدیل به عادت میشوند و عادتها نتایج را دیکته میکنند.
انتخابهای کوچک
بر اساس نظریه طرز فکر رشد و ایستا، هیچکس چاقی را انتخاب نمیکند و هیچکس ورشکستگی را انتخاب نکرده است. به طور قطع هیچ فردی نمیخواهد ازدواج او به طلاق ختم شود. اینها نتیجه یک تصمیم واحد در یک لحظه از زمان نیست. آنها نتایج یک سری انتخابهای کوچک ضعیف در طول سالها یا دههها هستند.
شما اضافهوزن ندارید به دلیل اینکه انتخاب بد انجام دادهاید و دو برابر وزن بدن خود در یک شب بستی خوردهاید. اضافهوزن به دلیل خوردن یک تکه بستی به صورت شبانه و به مدت چندین سال متوالی رخ داده است. شاید به همین علت است که شناخت طرز فکر رشد و ایستا اهمیت بسیار زیادی دارد.
خوردن یک همبرگر متوسط و چند بطری نوشابه در پنجشنبهشب چیز مهمی به نظر نمیرسد، اما تکرار همین عادت غذایی کوچک به صورت مداوم نتیجهای جز چاق شدن و افزایش احتمال ابتلا به دیابت را به همراه نخواهد داشت. همه این موارد جزو مبحث طرز فکر رشد و ایستا هستند.
اتفاقات بزرگی که برای ما میافتد هرگز نتیجه تنها یک تصمیم نیستند، بلکه نتیجه ترکیب همه انتخابهای کوچکی خواهند بود که در طول زندگی گرفتهایم. شما نمیتوانید در مورد همه اتفاقهای دنیا تصمیم بگیرید، اما هنگامی که انتخابهای کوچک روزانه با یک رویداد بزرگ ترکیب شوند، دیگر راه بازگشتی وجود ندارد.
عدم انتخاب
در این بخش از موضوع طرز فکر رشد و ایستا، به مبحث عدم انتخاب میپردازیم. تنها چیز بدتر از انتخاب بد این است که اصلاً انتخابی نداشته باشید. اگر خودتان تصمیم نگیرید، پس انتخاب کردهاید که گیرنده منفعل هر چیزی که سر راهتان قرار میگیرد باشید. هدایت اسب خود در مسیر اشتباه به اندازه کافی بد است، اما رها کردن افسار و کشیده شدن توسط اسب بسیار بدتر است.
اگر در مورد نحوه زندگی خود قدرتی نداشته باشید، قدرت را در دستان دیگران قرار خواهید داد. قاعدتاً دیگران منافع شما را به عنوان اولویت خود انتخاب نمیکنند. پیروی از تصمیمات دیگران در بعضی موارد کاملاً مناسب است، اما نه در مواردی که میتواند سرنوشت شما را رقم بزند! موضوع بعدی ما در مبحث طرز فکر رشد و ایستا، مبحث ripple effect است.
جلوه ریپل در مبحث طرز فکر رشد و ایستا
انتخابهای مثبت و شناخت طرز فکر رشد و ایستا، در یک زمینه از زندگیتان تأثیری موجدار دارد که به سایر بخشهای زندگیتان هم سرایت میکند. مثلاً فرض کنید که میخواهید روی امور مالی شخصیتان تمرکز کرده و در برخی از هزینههای اختیاری تلفشده صرفهجویی نمایید.
با اتخاذ این تصمیم، شما شروع به ردیابی هر پول خردی میکنید که خرج کردهاید تا بتوانید آنچه را که به فروش میرسد مدیریت کرده و میزان کلی درآمد خود را به دست آورید. در انتهای چنین فرایندی، در مورد هزینههای خود، آگاهتر شده و نسبت به چیزهایی که میخرید محتاطانهتر رفتار خواهید کرد.
شاید تصمیم بگیرید که به جای خرید سه شکلات در هفته، سه سیب بخرید. همین تغییر کوچک در ردیابی هزینهها، به تغییر کوچکی در سلامت شما منجر خواهد شد. چنین تصمیماتی از یک چرخه کامل پشتیبانی میکنند. تغییر در سلامت شما منجر به افزایش کاربری و در نتیجه افزایش میزان درآمد شما میشود. بحث بعدی ما در موضوع طرز فکر رشد و ایستا، شناخت فرمول خوشبختی است.
فرمولی کامل برای خوشبختی
در بخشهای قبل در مورد شناخت دو طرز فکر رشد و ایستا مطالبی را به شما ارائه کردیم. با توجه به این موارد، میتوان گفت که فرمول خوشبختی به شکل زیر است. در ادامه به هر یک بخشهای این فرمول جذاب میپردازیم. شناخت این فرمول قسمتی از بحث شناخت طرز فکر رشد و ایستا است.
شانس = آمادگی + طرز فکر + فرصت + عمل
آمادگی
آمادگی با رشد شخصی و تست طرز فکر رشد و ایستا، رابطهای مستقیم دارد. هر روز باید کاری انجام دهید که موجب بهبود کلی شما میشود. در یک مهارت مهم بهتر شده و دائماً تواناییهای خود را افزایش دهید. برای اینکه خوششانس شوید، باید آماده باشید تا از هر مشکلی که برایتان پیش میآید بیشترین بهره را ببرید.
نگرش
باورها و طرز فکر نقش مهمی در پیشرفت انسان دارند. همانطور که هنری فورد گفت: “اگر فکر میکنید می که میتوانید کاری را انجام دهید، احتمالاً حق با شماست.” اگر خود را جزو افراد خوششانس نمیدانید، اگر احساس میکنید لایق چیزهای خوب نیستید، اگر به خودتان باور ندارید که میتوانید به چیزی عالی دست یابید، احتمالاً محکوم به فنا خواهید بود. رابطهای مستقیم بین طرز فکر رشد و ایستا و چنین افکاری وجود دارد.
نگرش خود را عوض کنید. این کار به کمی زمان نیاز دارد اما غیرممکن نیست! بسیاری از کارآفرینان بزرگ جهان از روندهای مختلف پیشرفت استفاده میکنند. به جای غر زدن و نگران آینده بودن، بلند شوید و با یک صدای رسا به سمت آینده حرکت کنید. در ادامه مبحث طرز فکر رشد و ایستا، به موضوع استفاده از فرصت میپردازیم.
فرصت
چیزهای خوبی در راه است. ریچارد برانسون میگوید که فرصتها مانند اتوبوس هستند، اگر یکی از آنها را از دست بدهید، میتوانید مطمئن باشید که به زودی فرصت دیگری به وجود خواهد آمد. فرصت به این معناست که فرد مناسب (با آمادهسازی صحیح با نگرش درست) در مکان مناسب و در زمان مناسب باشد. برای همه افراد فرصتهایی طلایی به وجود میآید، اما شاید فقط آنهایی که ما آنها را «خوششانس» مینامیم در هنگام دیدن یک فرصت صحیح آن را غنیمت میشمارند.
اقدام
اقدام به معنای انجام کار در زمان مناسب با استفاده از طرز فکر رشد و ایستا است. فرصتها به سراغ شما خواهند آمد، اما این تضمین نمیکند که چیز خوبی از این فرصتها حاصل شود. در دنیایی که ممکن است هر اتفاقی بیفتد، باید بر اساس فرصتهایی که برایتان پیش میآید عمل کنید. «بدشانسها» احتمالاً فقط آنهایی هستند که اجازه میدهند فرصتها مثل باد بیایند و بروند.
شانس چیست؟
در مبحث طرز فکر رشد و ایستا، شانس را میتوان مترادف با کلمه خوشبختی دانست. شانس علاوه بر مفهوم فلسفی، یک مفهوم ریاضی دارد و در علم ریاضیات برای شانس یک فرمول اختصاصی تعیین شده است! بسیاری از ما شنیدهایم که مردم فردی را خوششانس یا بدشانس مینامند، اما واقعاً شانس چیست؟ و تأثیر شانس در میزان موفقیت افراد چقدر است؟
معنا و مفهوم اصلی شانس چیست؟
با ذکر کلمه شانس در مبحث طرز فکر رشد و ایستا، بسیاری از ما به یاد موضوعات مثبت میافتیم. برنده شدن در یک قرعهکشی بزرگ و یا پیروزی در یک مسابقه فوتبال در دقیقه نود از جمله این موارد هستند. به طور کلی در علم فلسفه شانس دارای دو تعریف اساسی است، هر یک از تعاریف با تعریف شانس در علم ریاضیات کاملاً متفاوت خواهند بود. این دو تعریف عبارتاند از:
- وقوع یک اتفاق بدون هیچگونه دلیل و علت خاصی: با توجه به این تعریف، پدیدهای مختلف میتوانند بدون وجود هیچ دلیل و یا علت خاصی به وقوع بپیوندند. در واقع با توجه به این نظریه، هر اتفاقی بدون نیاز به یک معمول خاص رخ میدهد. اگرچه این نظریه یک نظریه فلسفی است، اما در فلسفه افلاطونی جایگاهی ندارد زیرا در این نوع فلسفه هر معلولی باید یک علت داشته باشد.
- خواست خداوند: این نوع تعریف از شانس در مبحث طرز فکر رشد و ایستا، بیشتر در فلسفه مذهبی کاربرد دارد. با توجه به این نظریه، وقوع هر حادثهای وابسته به خواست خداست و نمیتوان جلوی آن را گرفت. چه این اتفاق بد باشد و چه خوب نباید به آن اعتراضی کرد. این تعریف از شانس در علم ریاضیات به هیچ وجه پذیرفته نخواهد شد.
چگونه میتوان شانس را افزایش داد؟
همانطور که میدانید شانس یک مفهوم ناشناخته است که نمیتوان ابزار و روشهای دقیقی را برای بهبود و افزایش آن ذکر کرد. شاید در نگاه اول یک فرد که به درآمد بالایی رسیده است به نظر خوششانس برسد، اما با مشاهده جزئیات زندگی وی به این نکته پی میبرید که او هم سختیهای بسیار زیادی را پشت سر گذاشته است.
همواره به یاد داشته باشید که مسئولیت اصلی زندگی بر عهده شماست. هیچکسی به جز شما نمیتواند میزان موفقیت و یا شکست شما را تعیین کند. اگر مسئولیت تمام کارهای خود را بر عهده بگیرید، دیگر هیچگاه به فکر مواردی برای افزایش شانس نخواهید بود.
هدفهای خود را یادداشت کنید. شناخت هدفها در میزان رسیدن به موفقیت بسیار مؤثر است. به نحوی هدفهای خود را یادداشت کنید که به نظر برسد به آنها رسیدهاید! بر افکار منفی خود غلبه کرده و آنها را دور بریزید.
با وقوع هر اتفاق بدی، خود را بدشانس ندانید. در بسیاری از موارد اتفاقاتی که بر روند زندگی شما اثر میگذارند هیچ ارتباطی با تصمیمات شما ندارند. این مورد را به یاد داشته باشید که جلوی بسیاری از اتفاقات بد را نمیتوان گرفت، اما باید در مقابل آنها صبر کرده و تنها به پیروزی نهایی فکر نمود. در ادامه مبحث طرز فکر رشد و ایستا، به روند تغییر نگرش میپردازیم.
چگونه میتوان نگرش و طرز فکر را بهبود بخشید؟
همانطور که در ابتدای متن شناخت تفاوت طرز فکر رشد و ایستا گفته شد، بهبود نگرش و رشد ذهنیت برای خودسازی شما حیاتی است. شما میتوانید به روشهای مختلف به این هدف برسید. اگرچه به طور کلی نمیتوان راهکارهایی اساسی و همگانی را برای این فرایند پیشنهاد کرد، اما میتوان از بعضی روشهای متداول برای این امر بهره برد. در ادامه به برخی از این روشها میپردازیم.
1- شما میتوانید یک طرز فکر رشد ایجاد کنید
همانطور که گفتیم، ذهنیت رشد مفهومی است که کارول دوک در کتاب خود به نام ذهنیت: روانشناسی جدید موفقیت، آن را توضیح میدهد. او میگوید که چگونه ما در اوایل زندگی به دلیل پیامهایی که از والدین، معلمان و جامعه خود دریافت میکنیم، طرز فکر خاصی در مورد تواناییهای خود اتخاذ خواهیم کرد. این پیامها نگرشی را که نسبت به خود ایجاد داریم را شکل میدهند، برای مثال اینکه چه کاری باید انجام دهیم، چه نقاط قوت و ضعفی داریم، و … .
دو طرز فکر متضاد وجود دارد که میتواند برای کار و زندگی شما نیرومند یا مضر باشد. یک طرز فکر ثابت (با این باور که وابستگیها و استعدادهای شما تغییرناپذیرند) و ذهنیت رشد (با این باور که میتوانید مهارتهای خود را با کار مداوم رشد داده و آنها را پرورش دهید). شما میتوانید با برداشتن گامهای کوچک در هر روز و افزایش تلاش خود، ذهنتان را به سمت طرز فکر رشد سوق دهید.
چرا تلاش نکنیم؟
تغییر نحوه صحبت کردن در زمینه طرز فکر رشد و ایستا یک ترفند ذهنی ظریف است که میتواند نتایج طولانیمدتی داشته باشد. به جای افراط در صحبتهای منفی با خود یا به تعویق انداختن کارها (که واقعاً به تلاش زیادی نیاز ندارد زیرا اکثر مردم به طور پیشفرض آن را به تعویق میاندازند)، سعی کنید به طور کلی این نگرش که تلاش فایدهای ندارد را دور بیندازید.
مهم است که با اهمالکاری مقابله کنیم. این مقابله را با نگاه کردن به منبع تنبلی شروع کنید. آیا در پشت تعلل شما علتی پنهان است؟ به عنوان مثال، ممکن است از اینکه نتوانید کاری را با موفقیت انجام دهید، ترس داشته باشید.
اگر این دلیل اهمالکاری شماست، از خود این سؤال را بپرسید که چه تفاوتی میکند پیروز شوم یا نه؟ با این پرسش، شما فضایی را برای احتمالات مختلف یا راهحلهای متنوع جهت حل مشکل باز میگذارید. این بدان معنا نیست که شما به طور خودکار در انجام کاری موفق خواهید بود، اما باید به مغز خود پیام دهید که انجام آن مشکلی ندارد.
2- میتوانید نسبت به اشتباهات خود مثبتاندیشتر شوید
اشتباه کردن یک بخش عادی از زندگی است. مهم نیست که چند اشتباه در طول زندگی مرتکب میشوید یا اینکه چقدر آنها را باور دارید. نحوه دیدن (به خاطر سپردن همه جزئیات) این اشتباهات است که در درازمدت اهمیت دارد.
شاید بپرسید که چرا این موضوع در زمینه طرز فکر رشد و ایستا مهم است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت نگرش ما نسبت به اشتباهاتی که مرتکب شدهایم میتواند به ما کمک کند سریعتر بهبود پیدا کنیم، بهتر بفهمیم، یاد بگیریم و باتجربهای که جمعآوری میکنیم زندگی جذابتری را برای خود بسازیم.
به طور خلاصه، همه چیز به طرز فکر شما در مورد اشتباهات قبلی بستگی دارد. برای شروع، استراتژی متفاوتی را امتحان کنید تا با اعتراف به گذشته خود، اشتباهاتی که مرتکب شدهاید را ببخشید. به قول معروف گذشتهها گذشته است!
اکنون زمان آن است که از خود بپرسید، امروز در مورد این موضوع خاص چه کاری میتوانم انجام دهم؟ در مورد اشتباهاتی که مرتکب شدهاید فکر کنید، از آنها درس بگیرید، اما آنها را نگه ندارید یا برای مدت طولانی نشخوار فکری نکنید. وقتی این اشتباهات را رها نمایید، به خودتان آزادی بیشتری میدهید و در نتیجه آینده را با طرز فکر رشد و ایستا مدیریت خواهید کرد.
3- میتوانید ذهن کنجکاو خود را تغذیه کنید
یادتان هست در کودکی چقدر در مورد دنیا کنجکاو بودید؟ سپس سالها گذشت و وقتی به «دنیای واقعی» بزرگسالان ملحق شدید، در تمام مسئولیتها و برنامههای بیپایانی که مستلزم بزرگسالی است، فرو رفتید! کنجکاو بودن میتواند برای شما در هر مرحلهای از زندگی یک مزیت باشد، نه فقط در دوران کودکی!
سؤال اصلی این است که چگونه کنجکاو بمانید؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که هیچگاه تجربه یادگیری خود را محدود نکنید. فقط به این دلیل که یک موضوع خاص در محیط مدرسه آموزش داده نمیشود، به این معنی نخواهد بود که نباید زمانی را برای یادگیری صرف کنید.
کتابهایی در مورد موضوعاتی که برای شما جالب است را انتخاب نمایید. عصرها در یک کلاس آنلاین شرکت کرده یا ویدیوهای آموزشی را در YouTube تماشا کنید. از هر روشی کمک بگیرید تا با ایجاد یک مهارت جدید، حس قدرت و هوش بیشتری در ذهن شما شکل گیرد.
هر روز چیز جدیدی بیاموزید، کدنویسی، یادگیری آشپزی و یا خواندن کتابهایی که میتوانند به شما در مورد تعیین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت آموزش دهند، بهترین روش برای انجام این کار است. هیچگاه کنجکاوی خود را به اتمام نرسانید. خود را مانند کودکی فرض کنید که همواره به دنبال یاد گرفتن یک چیز جدید است.
کلام آخر
به پایان مطلب آشنایی با طرز فکر رشد و ایستا رسیدیم، همانطور که مشاهده کردید هر یک از طرز فکرها دارای مزایا و معایب خاص خود هستند. نقش کلی چنین نگرشهایی از زندگی روزانه ما فراتر میرود و با مواردی نظیر شانس و روند تصمیمگیری ارتباط خواهد یافت.
با شرکت در دوره توسعه مالی میتوانید اطلاعات وسیعتری را در مورد طرز فکر رشد و ایستا به دست بیاورید. این دوره با ارائه مشخصات کامل، میتواند بهترین راه حل برای پیشروی روند کلی پیشرفت شما باشد. فراموش نکنید که رمز موفقیت تمامی افراد برتر، استفاده از آموزشهای نوین و کاربردی بوده است.
برای دریافت مطالب جدید در پیج اینستاگرام و کانال تلگرام جاوید مقدم عضو شوید.
حتما نظراتتان را زیر این مطلب بنویسید.