بهترین روش سرمایه گذاری؟ پول چیست؟

محتوایی که در اینجا مطالعه خواهید کرد
امتیاز دهید

همه ما از یه سنی به بعد به دنبال کار و انواع روش های سرمایه گذاری هستیم تا بتونیم درآمد خودمون رو افزایش بدیم. و به درآمد های جانبی در کنار شغل اصلیمون برسیم و همینطور برای آینده مون سرمایه گذاری کنیم. اما همیشه این دغدغه برامون ایجاد میشه که با این پول و سرمایه اولیه ای که دارم چه کاری میتونم انجام بدم و در کجا باید سرمایه گذاری کنم. در این مقاله به این مسئله خواهیم پرداخت و سرمایه گذاری های مختلف رو بررسی خواهیم کرد که به بهترین روش سرمایه گذاری برسیم.

پول چیه؟ چطور پول رو در دنیا همسان سازی کردن؟

چطور پول رو در دنیا همسان سازی کردن؟

اسکناس (پول) چیزیه که داره هر روز ما رو بدهکار و بدهکارتر میکنه و اوضاعمون رو بدتر میکنه. چجوری؟ الان بهتون میگم. اسکناس رسید بدهی ایه که هر روز ارزشش کم میشه. اکثر آدم ها فکر میکنن پول که ما رو فقیر نمیکنه، برعکس پول ما رو ثروتمندتر میکنه. اما در واقع اینطور نیست. برای این که بهتر بهتون توضیح بدم باید یکم به عقب برگردیم. چیشد که اسکناس به شکل امروزی که ما داریم استفاده میکنیم در دنیا رایج شد؟ در سال 1944 در برتوون وود قراردادی بین 40 تا از کشورهای دنیا بسته شد. تا قبل از اون موقع اسکناس ها به شکل امروزی نبودن. یعنی این مبادلات اسکناس ها وجود نداشت و در بین کشورها هم مشخص نبود که اسکناس هاشون چقدر می ارزه. هرکسی پول و اسکناس خودش رو داشت چاپ میکرد و به خاطر همین هم نمیشد پول ها رو همسان سازی کرد.

در سال 1944 بین 40 کشور قراردادی امضا شد که ایران هم جزو اون کشورها بود. اسکناس های مختلف این کشورها رو با هم همسان سازی کردن و 35 دلار آمریکا معادل یک انس طلا (32 گرم طلا) قرار گرفت و با این حساب هر یک گرم طلا معادل 1.08 دلار شد. وقتی این اتفاق افتاد و پول ها معادل سازی شد، کمک زیادی به رشد اقتصادی کرد و باعث شد این 40 کشور توسعه اقتصادی پیدا کنن. در واقع مردم و دولت ها میومدن طلاشون رو به آمریکا میدادن و آمریکا در ازاش دلار بهشون میداد. رسید بدهی که ابتدای صحبت گفتیم دقیقا از همین نقطه میاد که انگار شما میری طلا رو میدی، در ازاش رسیدی به اسم دلار میگیری. خب حالا چی میشه که باعث بدهکار شدن ما میشه؟

چطور پول باعث بدهکار شدن ما میشه؟

چطور پول باعث بدهکار شدن ما میشه؟

ببینین در حالت عادی این داستان هیچ مشکلی نداره و به مدت 26 سال در دنیا یه رونق اقتصادی خیلی خوب ایجاد کرد. چرا؟ چون در این مدت 26 سال کسی نفهمیده بود چه اتفاقی داره میفته. تا اینکه در سال 1960 نخست وزیر وقت فرانسه آقای شارل دوگل اعتراضی در یک کنفرانس خبری کرد و گفت: آقای آمریکا! ما فهمیدیم داری چیکار میکنی. حالا چیکار میکرد؟ آمریکا داشت بیش از ذخیره طلایی که میگرفت، دلار چاپ میکرد.

یعنی چی؟ یعنی فرض کنید در حالتی که من یک گرم طلا به شما میدم و در ازاش شما یک دلار بهم میدین، میگیم خب این مبادله پایاپای و برابره. حالا حساب کنید آمریکا میاد دو برابر میزانی که طلا میگیره پول چاپ میکنه، و این اسکناس ها خرید های مختلفی میشه. ولی وقتی همون آدم ها بخوان برگردن و به میزان دلاری که دارن طلا بگیرن، دیگه به اون میزان طلایی وجود نداره. این یعنی ارزش دلار از موقعیت قبلی پایین تره. چون اگه همه دلارها رو جمع کنن باید دو برابر ذخیره طلای آمریکا، طلا میگرفتن، در صورتی که این اتفاق نمیفته. در سال 1960 آقای شارل دگل در یک کنفرانس خبری اعلام میکنه که، از این لحظه ما دیگه دلار رو به عنوان مرجع اصلی مبادلاتمون در نظر نمیگیریم. اول با طلا مبادله میکنیم و اگه خواستیم با دلار و به میزانی که خودمون میخوایم، معاوضه میکنیم.

چه اتفاقی افتاد؟

با خبرساز شدن این سخنرانی خیلی از مردم طلاهاشون رو پس گرفتن و دلارها رو پس دادن. این روند ادامه پیدا میکنه تا جایی که آمریکا 50 درصد ذخایر طلاش رو از دست میده. تا سال 1971 که قرارداد برتوون وود به صورت یک طرفه توسط رئیس جمهور وقت آمریکا آقای نیکسون فسخ میشه. نیکسون اعلام میکنه که دیگه هیچ ارتباطی بین طلا و دلار آمریکا وجود نداره. و دیگه نمیخوایم مرجع دلارمون طلا باشه.

میدونین چه اتفاقی افتاد؟

از لحظه ای که آقای نیکسون به صورت یک طرفه این قرارداد رو فسخ میکنه، خود دلار و تمام اسکناس هایی که در اون قرارداد بهش مربوط میشدن به پول فیات (fiat money) تبدیل میشن. پول فیات یعنی پول بدون پشتوانه. چون تا اینجا طلا بود که این ارزش رو جبران میکرد. تا قبل از این وقتی شما یک دلار داشتی معادلش یک گرم طلا داشتی، ولی به محض فسخ این قرارداد دیگه چیزی پشتوانه دلار نبود. برای مطالعه بیشتر میتونین جی بی پی رو سرچ کنین.

تا سال 1971 آمریکا 12 برابر میزان ذخایر طلایی که داشت دلار چاپ کرده بود و این لطمه سنگینی به اقتصاد دنیا زد. دقیقا نیکسون به همین دلیل این قرارداد رو به صورت یک طرفه فسخ کرد که آدم ها نیان دلارهاشون رو بدن و طلاشون رو پس بگیرن. دلار آمریکا هم که در سراسر دنیا پخش شده بود مرجع یک سری مبادلاتی شد که دیگه طلا پشتوانه اش نبود. پس ارزش دلار آمریکا تا همین جا 12 برابر افت کرد. اتفاق بدی ک افتاد این بود که روند چاپ پول بدون پشتوانه ادامه پیدا کرد و در نتیجه کم کم تولید اسکناس زیاد شد، ولی تولید محصولات و خدمات اونقدر در آمریکا افزایش پیدا نکرد. در نتیجه ارزش پول در کل دنیا داره پایین میاد. در واقع به این پدیده میگیم تورم.

تورم یعنی چی؟

تورم

تورم یعنی بیشتر از میزان تولید و خدمات شما میای پول چاپ میکنی. مثلا اگه قبلا 1000 تا کالا داشتیم و 1000 اسکناس یعنی به ازای هر اسکناس یک کالا داشتیم. اما الان با وضعیتی که بعدا به وجود اومده بود به ازای یه کالا دو سه تا اسکناس وجود داشت و این یعنی ارزش اسکناس افت کرد. حالا حساب کنین اسکناس بیشتری چاپ کنین و به ازای یه کالا 4 الی 5 اسکناس وجود داشته باشه و این یعنی هر چقدر اسکناس بیشتری چاپ بشه از اون طرف کالایی معادلش نیست. پس بنابراین، مردم دوست ندارن کالاشون رو با پول معاوضه کنن و ترجیح میدن کالاشون رو نگهداری کنن. این روند باعث میشه ارزش پول افت پیدا کنه و به این پدیده میگن تورم.

یک مثال برای مفهوم تورم

مثال جالبی که برای تورم زده میشه اینه: فرض کنین استخری دارین که یه حجمی آب داره، قیمت ها مثل اسفنجن که که روی آب رو گرفتن، شما هر چقدر پول بیشتری چاپ میکنی انگار داری آب بیشتری وارد این استخر میکنی و هر چقدر آب بیشتری وارد میکنی، این اسفنج هم حجم بیشتری پیدا میکنه، چیزی که باعث میشه ارزش تمام اسکناس های دنیا کاهش پیدا کنه. حالا یه مثال عددی براتون میزنم؛ دوتا چیز رو میخوام براتون مقایسه کنم؛ افزایش قیمت طلا و حقوق کارگر در 42 سال گذشته. حقوق ماهانه یک کارگر در سال 1357، ششصد و سی تومن (630 تک تومن) بوده. در سال 1397 حقوق همون کارگر  1500000 (یک میلیون و پانصد هزار تومن) بوده و این یعنی پول ایران بر اساس میزان حقوقی که یک کارگر میگیره 2380 برابر افت داشته. حالا صبر داشته باشین به جاهای بدتر هم میرسیم.

وقتی با طلا حساب میکنیم (این که چرا با طلا حساب میکنیم، چون فلزه و کمیابه و ذخایر اون در سطح دنیا پراکنده شده و دست شخص خاصی نیست و استفاده داره؛ از این رو کلا دارای ارزش ذاتیه و همه چیز رو میشه با طلا معادل سازی کرد). در سال 1357 قیمت طلا به ازای هر گرم، 50 تومن (50 تا یه تومنی) بود. در سال 1397 قیمت هر گرم طلا 550000 تومن شد. این اختلاف 11 هزار برابره و ارزش پول ما حالا اگه به تومن حساب کنیم، 11 هزار برابر افت پیدا کرده و ارزش حقوق کارگر 2380 برابر. همین دو عدد رو اگر به هم تقسیم کنید متوجه میشید قدرت خرید ایرانی ها نسبت به درآمدشون در این 40 سال حدود یک چهارم شده. به خاطر همینه که 40 سال پیش همه خونه داشتن و الان اکثرا اجاره نشین هستن.

وقتی میگیم طلا دارای ارزش ذاتیه یعنی چی؟

وقتی میگیم طلا دارای ارزش ذاتیه یعنی چی؟

1400 سال پیش در زمان پیامبر، قیمت یک گوسفند معادل یک دینار بود. یک دینار معادل 3.3 گرم طلا بود. با بررسی های انجام شده در سال 1397 قیمت یک گوسفند یک میلیون و ششصد هزار تومن بود و جالبه حساب که میکنی میبینی همون یه دینار میشه. یعنی در 1400 سال ما اگر با طلا میخواستیم مبادله کنیم، هیچ تورمی نداشتیم. به همین دلیل هست که طلا رو مرجع میگیریم. بنابراین متوجه میشیم که ارزش کالاها به یک نسبت رشد کرده و نسبت کالاها به هم، یکیه اما پول (اسکناس) نه.

همونطور که گفتیم پول داره ارزشش رو از دست میده و در طی 40 سال از سال 1357تا 1397، یازده هزار برابر افت کرده و وقتی یک گرم طلا در مقابل تومن ما ارزشش شد 11 هزار برابر ولی حقوقی که کارگر ما میگیره 2380 برابر شده نتیجه چی میشه؟ میشه کارگری که در سال 1357 با 630 تومن حقوقش میتونسته 12.5 گرم طلا بخره، در سال 1397 با 1500000 حقوق حدودا 3 گرم طلا میتونه بخره. این یعنی پول من دیگه توان خرید قبلی رو نداره. این یعنی اسکناس روز به روز ما رو بدهکارتر می کنه. حالا ممکنه براتون این سوال ایجاد شه که خب کشورهای دیگه چه وضعیتی دارن؟ آیا اون ها هم توهم دارن؟ آمریکا در چه وضعیتیه؟

پول و تورم در آمریکا

خب، باید بهتون بگم که اکثر کشورها تورم دارن اما، مثلا در کشور آمریکا در همین 40 سال (1357 تا 1397) ارزش دلار آمریکا 38 برابر افت کرد. درسته 11 هزار برابر نیست (مثل کشور ما) و درسته ارزش دلار کمتر کم شده نسبت به پول ما و دلیلش هم همونطور که گفتیم این بود که آمریکا دلارش رو چاپ میکرد و به خارج از مرزها میفرستاد و اتفاقاتی که توضیح دادیم. در واقع آمریکا داره تورمش رو صادر میکنه. یعنی دلارش رو میده و کالا، دلار و خدمات میگیره. حالا از این طرف واسه ما چه اتفاقی میفته؟ ما دلار رو میگیریم، در واقع وارد کننده تورم هستیم و ارزش پولمون رو افت میدیم. درسال 1971، 65 درصد دلار آمریکا خارج از مرزهای خودش بوده و این یعنی صادرات تورم.

حالا با همه این تفاسیر و داستان ها بهترین روش سرمایه گذاری چیه؟

بهترین روش سرمایه گذاری چیه؟

خیلی ها ممکنه بیان بگن تو این وضعیت من ببرم پولم رو بذارم در بانک که خیلی مطمئن تره. تازه سالی 20 درصد هم سود می گیرم. با وجود این که میدونم الان دیگه همه متوجه شدن که سرمایه گذاری در بانک بدترین نوع سرمایه گذاریه ولی، میخوام با عدد و رقم باهاتون صحبت کنم و مثال بزنم که یک بار برای همه جا بیفته. فرض کنیم با 20 درصد سود من پولم رو برای 40 سال بزارم بانک؛ سالانه هم 20 درصد سود بگیرم چه اتفاقی می افته؟ سالانه پولم 1.2 برابر میشه و اگه 40 سال این روند ادامه پیدا کنه میشه: 1224=(1.2)، یعنی 1224 برابر. در صورتی که تغییر طلا 11 هزار برابر بوده.

اگه من امسال یک میلیون تومن پول رو با بهره بذارم بانک بعد از یک سال میشه 1200000. دوباره تصمیم میگیرم یک سال دیگه بهش دست نزنم و حالا امسال 20 درصد روی 1200000 میاد یعنی کل یک میلیون و دویست ضرب در 20 درصد میشه نه یک میلیون تومن (بهره مرکب) و به جای 200 تومن سود 240 هزار تومن سود میگیرم، میشه 1440000 که 240 هزار تومنش میشه سود امسال. حالا تازه با این بهره که بالاترین میزان بهره در سال میشه 1224 برابر در صورتی که طلا 11 هزار برابر رشد قیمت داشته نسبت به پول. یعنی اگر من با اون میزان پولم طلا خریده بودم 10 برابر پول و اسکناس سود میکردم.

نتیجه کلی این داستان اینه،

وقتی این روند ایجاد میشه، پس انداز کننده ها تبدیل میشن به بازنده ها. چرا؟ چون هر چی پس انداز کردن ارزش پولشون داره از دست میره. و اون کسانی که قرض میگیرن و بدهکار میشن، به برنده ها تبدیل میشن. به خاطر همینه که میگن در شرایط تورمی، وام گرفتن خیلی گزینه مناسبیه، به شرطی که بدونی باید با وام چیکار کنی. در دوره رایگان توسعه مالی به صورت کامل برات توضیح دادیم که باید چیکار کنی. همین الان وارد شو و رایگان دوره رو شرکت کن.

پس ارزش پول ما داره ثانیه به ثانیه کم میشه. با این تفاسیر چیکار کنیم؟ اگه نمیدونی با پولت چیکار کنی، بهترین اتفاقی که میتونه بیفته این هست که طلا بخری که حداقل ارزش پولت حفظ بشه و پایین نیاد.

کاربرد پول چی بود؟

pool6

  1. معامله و مبادله: یعنی من وقتی میخوام از تو یه چیزی بخرم، یه مرجع مبادلاتی باید وجود داشته باشه (با یه چیزی مبادله کنیم).
  2. قیمت گذاری و ارزش نسبی: در زمان های گذشته که مبادله کالا با کالا رواج داشت، مثلا یک کیلو نمک میدادی و یک کیلو ماهی میگرفتی. اما مشخص نبود که این معاملات پایاپای هست یا نه. یکی از کاربردهای اسکناس اینه که ارزش گذاری نسبی انجام بده.
  3. پس انداز و حفظ ارزش: اگر اسکناس رو به صورت خود اسکناس نگه داریم روز به روز ارزش پولت از دست میره و فقیرتر میشی.

سرمایه گذاری چیه؟

سرمایه‌گذاری، فرآیند خرید دارایی‌هایی ست که در طول زمان ارزش خودشون رو افزایش داده و به شکل پول یا افزایش سرمایه، سود رو تامین میکنه. سرمایه‌گذاری میتونه در مورد صرف زمان یا پول برای بهبود زندگی خودمون و یا زندگی دیگران باشه. اما در دنیای مالی، سرمایه‌گذاری خرید اوراق بهادار، املاک و اقلام دیگه ست.

سرمایه گذاری چطور عمل میکنه؟

در ساده‌ترین حالت سرمایه‌گذاری زمانی کار میکنه که یک دارایی رو با قیمت پایین خریداری میکنید و اون رو  با قیمت بالاتر میفروشید. این نوع بازگشت سرمایه شما به عنوان سود سرمایه نامیده میشه.

pool7

زمانی که در یک سرمایه‌گذاری بین زمان خرید اون و فروش اون ارزش به اون سرمایه گذاری اضافه میشه، به عنوان افزایش قیمت شناخته میشه. مثال: عرضه قسمتی از سهام یک شرکت میتونه زمانی که یک شرکت محصول جدیدی رو تولید میکنه فروش رو افزایش ‌بده, سود کنه و درآمد شرکت رو افزایش داده و ارزش سهام رو در بازار بالا ببره.

بهترین روش سرمایه گذاری چیه؟

سوالی که همه دنبالشن اینه که پولم رو کجا سرمایه گذاری کنم و چه دارایی بخرم و بهترین روش سرمایه گذاری با توجه به شرایطم چیه؟

در سال 1399 بورس در اوج خودش شکست و دقیقا از شهریور ماه بود که شاخص بورس شکست و عده زیادی سرمایه های زندگی و خونه هاشون رو از دست دادن. سوال نشده براتون که چرا عده ای تحت هر شرایطی سود میکنن و در هر شرایطی ضرر میکنن؟ حتی در بحران های اقتصادی عده ای هستن که همچنان به سودهای زیادی میرسن و عده ای حتی در شرایط خوب بازار هم ضرر میکنن. علت اصلی این هست که این آدم ها مفهوم اصلی پول و بهترین روش سرمایه گذاری رو بلد نیستن. من یک سری اصول کلی رو بهتون میگم که یاد بگیرین با این اصول حداقل سنجشی رو انجام بدین و اگر این ها رو داشت با تحقیق بیشتر میتونین سرمایه گذاری کنین.

تقویت پول یعنی چی؟

یعنی به جای این که از خودت و زمانت کار بکشی از پولت کار بکشی. کاری کنی که پول برات کار کنه. البته که خیلی ها این کار رو دوست دارن، اما در این کار موفق نیستن. یه مثال براتون بزنم که متوجه بشین اصلا چطوری این اتفاق میفته.

آقای رابرت کیوساکی که میشه گفت پدر هوش مالی در دنیا هستن خاطره ای رو مطرح میکنن و میگن در سال 2007 که بازار مالی آمریکا به شدت داشت سقوط میکرد، قیمت املاک به شدت افت کرده بود و در تلوزیون کارشناسان میگفتن که سرمایه گذاری در املاک اشتباه هست، من قراردادی برای یک مجموعه آپارتمانی به قیمت 17 میلیون دلار داشتم. از طرفی میدونستم قیمت املاک داره میاد پایین، اما در هر صورت سر اون قرار رفتم و خریدم رو انجام دادم. به جای این که بیام روی ارزش خالص وقت بزارم و ببینم آپارتمان ها چقدر می ارزه، و اومدم روی جریان مالی که میشد از این آپارتمان ها ایجاد کرد سرمایه گذاری کردم.

یعنی چی؟ توضیحی که داد این بود:

یعنی مثلا من میتونم 80 درصد پول این آپارتمان ها رو وام بگیرم و با 20 درصد سرمایه این آپارتمان ها رو بخرم و جالبه این آپارتمان ها رو میتونستم اجاره بدم و از هرکدوم مبلغی رو به عنوان اجاره بها بگیرم مثلا 50 دلار از هر واحد.

در این مجموعه آپارتمانی یک سری دستگاه خشک کن و ماشین لباس شویی و چیزهای دیگه اضافه کردم و این ها رو با وام دیگه ای که گرفته بودم خریداری کردم. و در نهایت یک سری خدمات رفاهی و در این آپارتمان ها ایجاد کردم و چون این آپارتمان ها در موقعیت خوبی قرار داشتن (کنار دانشگاه و نزدیک مراکز صنعتی بود)، میدونستم که عده ای هستن که نیاز داشته باشن در این آپارتمان ها ساکن بشن. بعد از این که این خدمات رو اضافه کردم، به جای 50 دلار اجاره 70 دلار اجاره گرفتم و در نهایت عدد کلی سرمایه گذاری با پول آدم های دیگه اومده بالا، یه درصد زیادیش رو بانک برای خرید آپارتمان ها بهم وام داد و بعد مبلغی رو هم برای خرید دستگاه های خشک کن و خدماتی که اضافه کرده بودم.

به سادگی با این کار تقاضا رو هم برای آپارتمان ها بالا بردم و دیگه نیازی نبود کسی که برای زندگی در این آپارتمان ها میاد این دستگاه ها رو تهیه کنه و از طرفی به ظاهر آپارتمان ها هم رسیدم و در کل تقاضا برای آپارتمان ها رو بالا بردم.

مزیت رقابتی

آپارتمانی که تعمیر شده بود به ظاهر و دکوراسیونش رسیدگی شده بود احتمالا ارزش بیشتری رو برای مشتری فراهم میکنه و احتمال سکونتش هم بیشتره. آقای کیوساکی میگفت: اجاره این آپارتمان ها هم پول قسط های من رو در میاورد و هم ارزشی که ایجاد کرده بودم پول بیشتری میگرفتم و درآمد بیشتری داشتم و در نهایت با درآمد اضافه ای که ایجاد شده بود، دوباره سرمایه گذاری کردم و ارزش بیشتری رو برای مشتریان فراهم کردم و ارزش آپارتمان ها بالاتر رفت. یک بار دیگه وام گرفتم و وامی که دوباره گرفتم معادل 20 درصدی بود که اول خودم گذاشته بودم. حالا پول خودم رو خارج کردم و در نهایت این بار کلا با پول دیگران داشتم سرمایه گذاری میکردم. بهترین روش سرمایه گذاری که آقای کیوساکی در اون زمان انجام دادن.

اما چیزی که ما از داستان آقای کیوساکی متوجه شدیم این بود که در بدترین شرایط بازار آقای رابرت کیوساکی میاد 17 میلیون دلار میده آپارتمان میخره و روی ارزش خالص کار نمیکنه و میگه این که این آپارتمان ها 17 میلیون دلار می ارزیدند هیچ اهمیتی نداره. اون چیزی که برام اهمیت داره درآمد حاصل از این آپارتمان ها بود. یعنی جریان مالی که داشت، چون میتونستم روش اثر بزارم و کنترلش کنم. کاری کنم آدم ها بیشتر بخوانش و بتونم درآمد بیشتری از این طریق داشته باشم. نتیجه این میشه که در بدترین شرایط بازار من تونستم یه سرمایه گذاری سود آور انجام بدم (همون مثالی که گفتم یه عده در بدترین شرایط بازار سود میکنن و یه عده در بهترین شرایط بازار همچنان ضرر میکنن). حالا ببینیم چطور میشه این کار رو انجام داد؟ کلا روش های تقویت پول چیه؟

روش های تقویت پول

روش های تقویت پول

  1. بانک: میتونیم پولمون رو بذاریم بانک و ماهانه سودش رو بگیریم.
  2. بورس: در بورس سرمایه گذاری کنیم و با خرید و فروش سهام پول دربیاریم.
  3. ارز دیجیتال: میتونیم در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنیم، این سرمایه گذاری رو در جامعه ما بیشتر به اسم بیت کوین میشناسن.
  4. زمین: میتونم زمین بخرم، مثلا امروز بخرم 300 میلیون بعد از چند ماه، یک سال یا هر چند مدت دیگه مثلا بفروشم 600 میلیون. و این طوری فکر کنم که سود کردم.
  5. طلا: همونطور که قبلا هم توضیح دادم طلا دارای ارزش ذاتی هست و کمترین کاری که میتونیم بکنیم این هست که پولمون رو به طلا تبدیل کنیم تا ارزش پولمون حفظ شه.
  6. خونه و آپارتمان: میتونم خونه و آپارتمان بخرم. حالا یا تصمیم میگیرم اجارش بدم، یا مثل آقای کیوساکی ارزش هایی رو بهش اضافه کنم و جریان درآمدی بیشتری رو ازش کسب کنم.
  7. کسب و کار خودم رو راه اندازی کنم.
  8. روی خودم و مهارت هایی که دارم، سرمایه گذاری کنم.

در درجه اول باید بدونیم که اصلا بر چه اساسی باید سرمایه گذاری کنیم؟ بهترین روش سرمایه گذاری چیه و کدوم یک از این سرمایه گذاری ها عاقلانه به نظر میرسه؟ ولی قبل از اینکه این رو بررسی کنیم، چه چیزی واسمون مهمه؟ این که اول با یک سری مفاهیم آشنا بشیم تا بتونیم تصمیم عاقلانه ای بگیریم.

مفاهیمی که قبل از رسیدن به بهترین روش سرمایه گذاری باید بدانیم

1. ROI (سودآوری): یعنی میزان برگشت سرمایه گذاری. سرمایه به دست اومده بعد از سرمایه گذاری تقسیم بر سرمایه اولیه. مثال: اگر من یه زمین خریدم به قیمت 300 میلیون، بعد از مدتی که فروختمش 600 میلیون، ROI از تقسیم 600 بر 300 بدست میاد که میشه با 2 برابر یا همون 200 درصد. یعنی من 2 برابر سرمایه اولیه ام سرمایه به دست آوردم.

دو بعد مهمی که در بهترین روش سرمایه گذاری وجود داره:

  1. سودآوری
  2. کنترل

دو بعد مهمی که در بهترین روش سرمایه گذاری وجود داره

در مورد سودآوری یا بازگشت سرمایه که توضیح دادیم اما کنترل چیه؟ کنترل یعنی این که من بتونم تعیین کننده این باشم که با سرمایه گذاری که انجام دادم چقدر سود میبرم. این کاملا خلاف سرمایه گذاری در بورس هست که من صرفا پیش بینی میکنم آیا بشه آیا نشه. در ادامه در مورد بورس توضیحات کامل رو خواهم داد. ولی کنترل یعنی این که من ریسک رو در سرمایه گذاریم به صفر برسونم. به عبارتی اگر من بتونم سرمایه گذاریم رو کنترل کنم و خودم تعیین کنم که چقدر رشد کنه و خودم با یک سری اقدامات ارزش افزوده ای رو ایجاد کنم و در این صورت قطعا سودآوری دارم بدون این که ریسک متضرر شدن و یا از دست داد سرمایه ام رو داشته باشم. و مطمئنم اون اتفاقی که میخوام میفته و رقم میخوره.

مهم ترین اصل در سرمایه گذاری

سوالی که در اینجا مطرح میشه این هست که خب اگر کنترل نبود چی؟ باید خدمتتون عرض کنم که مهم ترین اصل در بهترین روش سرمایه گذاری کنترل هست. اگر در سرمایه گذاری کنترل وجود نداره و همچنان مایل هستید که سرمایه گذاری انجام بشه، باید از سرمایه ای استفاده کنید که بهش نیازی ندارید و اون پول رو از دست رفته فرض کنید، به این معنی که حتی اگر اون پول رو از دست دادین (چون کنترلی در سرمایه گذاری نداشتید)، هم ناراحت نشید و هم نیاز ضروری به اون پول نداشته باشین. اگر خود من بخوام سرمایه گذاری کنم، بهترین روش سرمایه گذاری رو جایی میدونم که کنترل روش دارم و قطعا جایی سرمایه گذاری میکنم که روش کنترل دارم. ترازنامه مالی یادتون میاد؟ یعنی من بتونم درآمدها، هزینه ها، دارایی ها و بدهی هاش رو خودم تعیین کنم.

مهم ترین اصل دز سرمایه گذاری

مثال از کنترل

آپارتمانی که درموردش صحبت کردیم کنترل داره؟ -بله، چرا؟ خب بیاید معیارهای ترازنامه اش رو بررسی کنیم. دارایی که دارم میخرم مشخصه، یک مجموعه 300 واحدی آپارتمانی به قیمت 17 میلیون دلار. من میرم روی این مجموعه وام میگیرم و بدهی ایجاد میکنم. و جالبه میتونم انتخاب کنم وامم چی باشه؟ چه شکلی باشه؟ باز پرداختش به چه شکل باشه؟ در چه مدتی این پول رو به من برگردونه و درصد سودش چقدر باشه؟

آیا درآمدش رو میتونم کنترل کنم؟ -بله، دیدید که آقای کیوساکی این کار رو کرد و اومد یک سری هزینه ها انجام داد. به ازای هزینه هاش ارزش تولید کرد و در نهایت به خاطر ارزش هایی که تولید کرد، درآمدش رو بالاتر برد. پس روی تمام این ابعاد کنترل داشته. آیا ریسکی وجود داشت؟ -خیر، ریسک صفر بود چون کنترل وجود داشت. اگه قیمت آپارتمان ها پایین میومد چه اتفاقی می افتاد؟ -موردی نبود، چون آقای کیوساکی به خاطر قیمت آپارتمان ها و ارزش خالص سرمایه گذاری نکرده بود و به جریان درآمدی حاصل از آپارتمان ها فکر میکرد. با ارزشی هم که ایجاد کرده بود تقاضا و قیمت اجاره رو بالا برده بود، بنابراین سود میکرد. حتی اگر آپارتمان ها گرون هم بشه، همچنان سرمایه گذاری ارزشمندتر شده.

پس نکته مهم این هست که میشه سرمایه گذاری ایجاد کرد که هم ریسک کمتری داشته باشه در عین حالی که سودآوری زیادی داره، چرا که در اون کنترل وجود داره.

ارزش خالص Net Worth

ارزش خالص Net Worth

ارزش خالص، میزان تمام دارایی شما منهای بدهیتون هست. مثلا اگه من خونه ای به قیمت یک میلیارد دارم و 800 میلیون بدهی دارم، ارزش خالص من میشه 200 میلیون تومن. شما الان میتونین برای امتحان ارزش خالص یک سری آدم معروف رو در اینترنت به این صورت سرچ کنید: مثلا Donald Trump net worth، Elon Mosk net worth، و یا هر شخص دیگری. ارزش خالص آپارتمان چطور حساب میشه؟ میشه قیمت اون آپارتمان منهای بدهی های اون آپارتمان.

نکته قابل توجه این بخش این هست که ارزش خالص مهم نیست. اشتباهی که اکثر آدم ها هم میکنن همینه که میگن من فلان چیز رو با فلان قیمت خریدم و الان n برابر شده؛ پس پول من هم n برابر شده. خب در اینجا باید به عرضتون برسونم این که n برابر شده اصلا اهمیتی نداره. اتفاقا اشتباه ترین کاری که میتونی بکنی این هست که بر اساس ارزش خالص سرمایه گذاری کنی. حالا چرا؟ چون:

1. ارزش خالص بر اساس نظرات

مثلا شما یه کارشناس میاری و میگه قیمت این آپارتمان اینه. یه سوال، اگه کسی نباشه اون آپارتمان رو به قیمتی که میگن بخره، بازم قیمتش همونه؟ میخوام بهت بگم شما زمانی متوجه میشی ارزش خالصت چقدره که واقعا دارایی هات رو بفروشی و واقعا همون مقدار پول نقد در دست داشته باشی. بنابراین نمیشه به ارزش خالص خیلی استناد کرد. چون بر پایه نظراته. کافیه نظراتشون رو عوض کنن و تموم ارزش خالص تو از بین بره.

2. ارزش خالص تو دائما در حال کاهشه

چرا؟ چون مثلا من ارزش خالصم واسه خونه، آپارتمان و ماشینی هست که دارم و انواع این چیزا؛ حالا چون روز به روز مستهلک میشن پس ارزششون رو دارن از دست میدن. ممکنه شما بگید نه؛ مثلا ما چندین سال پیش خونه خریدیم 100 میلیون و الان شده یک میلیارد. بله، این به خاطر دلیل سومه، افزایش داراییتون به خاطر کاهش ارزش پول هست نه این که داراییتون ارزشمندتر شده باشه. مثال دلار و طلا رو یادتونه. گفتیم ریال ما در 42 سال اخیر، 33 هزار برابر ارزشش رو از دست داده. یعنی میشه گفت با خاک یکسان شده. افزایش قیمت خونه من به این دلیل نیست که خونه من ارزشش زیاد شده، بلکه ریال ارزشش رو از دست داده و ارزون شده.

از کجا بفهمیم پول ارزشش رو از دست داده و ارزون شده؟

خیلی ساده ست. اگه بخوای این خونه رو بفروشی، آیا میتونی خونه بهتری بخری؟ یا دوباره همین رو میتونی بخری؟ یعنی اگه من خونه ای در یک منطقه ای بفروشم، قاعدتا میتونم یه چیز پایین تر از اون بخرم نه چیز بالاتر. پس این یعنی افزایش قیمت دارایی ها به خاطر کاهش ارزش ریال هست نه افزایش ارزش دارایی ها. وگرنه خود آپارتمان و خونه بر اثر زمان و استفاده دارن مستهلک میشن. اگه دو تا آپارتمان با شرایط مشابه رو در نظر بگیریم، که تنها تفاوتشون این باشه که یکیشون خشکه و یکیشون 10 ساله ست، قطعا آپارتمان خشک گرون تر از آپارتمان 10 ساله ست. چرا؟ چون 10 سال هست که استفاده میشه و مستهلک شده.

جمع بندی این قسمت اینه که ما روی ارزش خالص کار نمیکنیم، روی ارزش هایی که میشه اضافه کرد کار میکنیم.

3. اهرم

همه ما می دونیم اگر جسمی داشته باشیم که توان بلند کردن اون رو نداشته باشیم از یک میله مانندی استفاده میکنیم در زیر جسم سنگین قرار میدیم، به این ترتیب موفق میشیم جسم سنگین رو جا به جا کنیم. این مفهوم کلی اهرم هست. حالا در بحث سرمایه گذاری و مالی اهرم چه معنی میده؟ اهرم در بحث مالی میتونه وام بانکی یا پولی باشه که از کسی قرض میگیرین.

pool12

انواع اهرم

  1. اهرم زمانی (کارمندان): مثلا من n کارگر دارم که روزی 8 ساعت برام کار میکنن، این یعنی من روزی 8n ساعت کار می کنم. و این به عنوان اهرم زمانی برام کار می کنه.
  2. گردش سرمایه: اگر بتونم محصولم رو چندین بار در ماه به فروش برسونم و دوباره محصول بخرم و بفروشم.
  3. اهرم کارگزاری ها: مثل کسانی که در بورس، فارکس و ارز دیجیتال کار میکنن، میدونن که خیلی موقع ها کارگزاری ها میان به شما اهرم میدن. مثلا 1000 تومن پول داری و کارگزاری به شما 10 هزار تومن میده، کلا میشه 11 هزار تومن. اگر سود کردی میتونی به اندازه پولی که من بهت دادم سود ببری، اما به محض این که اون 1000 تومنت تموم شه من میبندم یعنی سرمایه خودم رو دخیل نمیکنم.

در کل اهرم به شما کمک میکنه علاوه بر پول و توان خودتون، از پول و توان بیشتری استفاده کنین. حالا سوال اینجاست، آیا ما باید از این اهرم ها استفاده کنیم؟ وام بگیریم؟ کارمند داشته باشیم؟ گردش سرمایه ایجاد کنیم؟ و… .

از کدام اهرم ها استفاده کنیم؟

دو هدف کلی از سرمایه گذاری

  1. سود سرمایه ROI (که درباره اش صحبت کردیم؛ ارزون میخرم و گرون میفروشم): مثل آقای کیوساکی که 17 میلیون بابت آپارتمان داد. اگه قرار بود سود سرمایه براش مهم باشه باید مثلا 25 میلیون میفروخت. اما… .
  2. گردش مالی: اما هدف آقای کیوساکی گردش مالی بود. هدف ایشون اضافه کردن ارزش به مجموعه و اجاره بها و افزایش درآمدش از مجموعه بود.

ما بر اساس این دو هدف در سرمایه گذاری (سود سرمایه و گردش مالی) 3 مدل سرمایه گذاری داریم:

  1. بر اساس سود سرمایه: کسانی هستن که میخوان یه چیزی رو ارزون بخرن و گرون بفروشن. مثل بروکرهای بورس، کسانی که ماشین یا زمین معامله میکنن. در واقع این ها سرمایه گذار نیستن دلال هستن. چون این ها در بهترین حالت دارن از اهرم یک به یک استفاده میکنن. مثلا من ده میلیون پول میدم و یه سهمی رو میخرم. سهمم میشه 15 میلیون و کل اهرمی هم که داشتم پول خودم بوده، حالا چه بخوام سهم، خونه یا ماشین بخرم فرقی نمیکنه. این ها در واقع فروشنده و دلال هستن نه سرمایه گذار و در بهترین حالت پول خودش رو میگذاره و معادل پول خودش رو بر میداره.
  2. بر اساس جریان مالی: مثل آقای کیوساکی و یا هر کسی که کسب و کاری رو ایجاد میکنه. به این فکر میکنه که درآمدی که من ماهانه یا سالانه میتونم از این کار بگیرم چقدره. یا کسی که حتی پول خودش رو در بانک میذاره هم در این دسته قرار میگیره. (حالا کاری نداریم فعلا که بانک از بدترین سرمایه گذاری هاست).
  3. بر اساس هر دو مورد: که در واقع کسب و کار و خرید آپارتمان و… در این دسته قرار میگیرن. من وقتی آپارتمان میخرم با افت ارزش پول، ارزش آپارتمان من هم بالا میره و با اجاره دادن گردش مالی رو هم دارم.

اهداف سرمایه گذاری

بررسی گزینه های سرمایه گذاری

1. بانک

همونطور که گفتیم گذاشتن پول در بانک در دسته گردش مالی قرار میگیره. به این صورت هست که من پولی رو در بانک میذارم و ماهانه یا سالانه سودی به حسابم واریز میشه. اما چرا این سرمایه گذاری رو به هیچ عنوان بهتون پیشنهاد نمیکنم؟ چون:

1. افت ارزش پول بیشتر از سرمایه گذاریه

 همونطور که در ابتدای مقاله خدمتتون عرض کردم در این 42 سال ارزش ریال 33 هزار برابر افت کرده. اگر من پولی رو با سود 20 درصد در بانک قرار میدادم، 1500 برابر در این 42 سال به من سود میداد در صورتی که 33 هزار برابر از ارزش پول کم شده. پس به عبارتی بنده در اینجا پول زیادی هم از دست دادم. با این که تصور میکردم سرمایه گذاری کردم و قرار بوده پول به دست بیارم.

2. تورم در حال افزایشه

با شرایط اقتصادی فعلی خود تورم هم در حال افزایشه. پس با سود ثابت بانکی سرمایه گذاری کردن فقط دارایی ما رو از بین میبره. بنابراین بانک که مدل اولمون بود رو بررسی کردیم و بنده به هیچ عنوان توصیه نمیکنم که در بانک سرمایه گذاری کنید. حتی اگر در نهایت متوجه شدین کاری از دستتون بر نمیاد بهتون میگم با پولتون چیکار کنین.

2. سرمایه گذاری در بورس

سرمایه گذاری در بورس

من همیشه میگم بورس سرمایه گذاری هست که شما هیچ کنترلی روش ندارین. خیلی ها میگن تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای مختلف و… ؛ ولی ببینین تحلیل فاندامنتال یعنی کسب و کاری که شما داری روش کار میکنی چه ویژگی های درونی برای رشد داره، اخبار دیگه روی رشد اون تاثیر داره و مربوط میشه به رشد اون کسب و کار یا تحلیل بنیادی هم بهش میگن.

تحلیل تکنیکال چیه؟

به تحلیل تکنیکال، روانشناسی بازار هم میگن. یعنی قبلا مردم چه رفتاری رو در موقعیت های مختلف نشون میدادن. این تکنیکالیست ها اعتقاد دارن که تاریخ تکرار میشه و مردمی که یه جایی یه رفتاری رو نشون دادن دوباره همون رفتار رو تکرار خواهند کرد. ولی از نظر بنده، خیلی نمیشه به این ماجرا استناد کرد. به خاطر این که رفتار های مردم دائما در حال تغییره. اگر قرار بود رفتار مردم دائما یکسان باشه که علم رفتار و مصرف کننده و هزار تا چیز دیگه کلا از بین میرفت.

پس اتفاقی که در بورس میفته به این صورت هست که ما در بهترین حالت میتونیم با ضریب خوبی پیش بینی کنیم و نباید بر اساس پیش بینی و تحلیل تمام سرمایه مون رو در اینجا بذاریم. اگرم کسی میگه میتونیم من فقط یک جمله از تمامی مدرسین بورس رو یادآوری کنم. خود اساتید بورس میگن میتونی در این سهم با این شرایط سرمایه گذاری کنی؛ فقط حواست باشه مدیریت سرمایه (مدیریت ریسک) کنی. یعنی چی؟ یعنی در بورس هیچ چیز قطعی و 100 درصدی وجود نداره. خیلی ها میگفتن بورس هنوز جا داره بره بالا، خیلی از همین مدرس ها میگفتن حالا حالاها نمیریزه. ولی واقعیت چی شد؟ بورس با مغز سقوط کرد. بنابراین یادتون نره که ما در بورس کنترلی نداریم.

مثال جالبی از کنترل در سرمایه گذاری

 یه داستانی رو هم همین جا بگم. در یک جمعی بحث کنترل بود. یکی از دوستان داستان خیلی خوبی رو مطرح کرد. گفت که یه تحلیلگری میره پیش یه آدم ثروتمند که کلی دارایی داشته. بهش میگه من تحلیلگر سهام هستم و میتونم کمکت کنم که سرمایه شما بیشتر بشه. این آقای ثروتمند هم میگه باشه؛ نظرت در مورد فلان سهم چیه؟ میگه که اتفاقا سهم خیلی خوبیه و قدرت بالایی داره؛ آینده خوبی داره و در آینده نزدیک سود بسیار خوبی خواهد داشت. آقای ثروتمند تماسی میگیره و میگه یک میلیون از فلان سهم (همونی که راجع بهش با تحلیلگر صحبت کرده بودن) رو بفروشید. این فروش یهویی حجمی رو به بازار تحمیل میکنه و ارزش اون سهم افت میکنه و میاد پایین.

آقای ثروتمند به تحلیلگر میگه: خب! حالا نظرت چیه؟ میگه نه! راست میگین؛ الان آینده بدی خواهد داشت و با این حجم فروش که یهو اتفاق افتاد، کلا بازار تغییر میکنه. آقای ثروتمند دوباره تلفن رو بر میداره و این بار میگه: 5 میلیون از همون سهمی که گفتم بفروشید بخرید. دوباره نمودار میره بالا و صعودی میشه. در واقع من و شما با تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال فقط میتونیم رد سرمایه رو بگیریم. نمیتونیم دقیق و قطعی بگیم چه اتفاقی میفته. به خاطر همین هم هست که مدرسین بورس میگن مدیریت سرمایه کنین و کل پول سرمایه اتون رو به باد ندین.

3. ارز دیجیتال (کریپتو کارنسی و رمز ارزها)

ارز دیجیتال (کریپتو کارنسی و رمز ارزها)

بازار بعدی بازار ارزهای دیجیتال و بحث کریپتو کارنسی ها و رمز ارزهاست. این بازار بازاری هست که هنوز به بلوغ نرسیده. بر اساس این که داریم در مورد رمز ارزها صحبت میکنیم، و تعریفی که از ماهیت پول گفتیم، گفتیم ارز یا واژه کارنسی از کارنس به معنی جاری میاد. یعنی هر چقدر یک ارزی جاری تر بشه، ارزشش بالاتر میره.

حالا در نظر بگیرید ویژگی ارزهای دیجیتال یا کریپتو کارنسی ها به شما این امکان رو میدن که یک سرمایه گذاری خوب و منطقی رو داشته باشین. چرا؟ چون اولا تعدادشون محدوده. مثلا در مورد بیت کوین در کل میگن 21 میلیون بیت کوین استخراج خواهد شد، پس محدود هست. امکان ترید خوب داره. از طلا نگهداریش ساده تره و حمل ساده تری هم داره. قابل چاپ مجدد نیست. امکان کپی هم نداره، پس به خاطر همه این موارد اگر ارزهای دیجیتال یا کریپتو کارنسی ها بیشتر در فضای جامعه پذیرفته بشن و مبدا مبادلات باشن معیار بررسی مبادلات قطعا بسیار ارزشمند میشن.

بهترین روش سرمایه گذاری در بلند مدت

از نظر من (کاملا نظر شخصی و ارزش علمی خاصی نداره و صرفا تحلیل خودم هست) ارزهای دیجیتال در بلند مدت 5 سال تا 10 سال آینده، بسیار آینده خوبی خواهند داشت. ممکن هم هست بنده اشتباه کرده باشم، این صحبتم بر اساس تحلیل فاندامنتال در کل این بازاره نه صرفا یک توکن یا کریپتوکارنسی خاص. پس از نظر من این بازار در آینده دور قطعا بازار برنده ای هست. و میشه بهترین روش سرمایه گذاری باشه. البته نه به تنهایی (یعنی نباید به سرمایه گذاری در رمز ارز بسنده کرد).

آیا امروزش رو میشه پیش بینی کرد؟

باز هم مثل بورس هست و هیچ کنترلی روی نمودار نداری. تازه بازارش هم هنوز به بلوغ نرسیده و همونطور که شاهدش هستین کافیه ایلان ماسک (یا یک شخص ثروتمند دیگه) یک توییت بزنه و این بازار شروع به رشد کنه و یا بالعکس با یک توییت دیگه شاهد سقوط ارز باشیم. این نوسانات میگه که هنوز این بازار به بلوغ نرسیده و همونطور که گفتم کنترلی روی نمودار نداریم. ایلان ماسک میشه همون مرد ثروتمندی که مثالش رو در بورس زدیم. پس من سرمایه گذاری در این بازار رو توصیه نمیکنم. مگر اینکه آموزش های لازم رو در این زمینه دیده باشین و با پولی وارد این بازار بشین که میدونین تا 10 سال آینده نیاز جدی به اون پول پیدا نمیکنین.

4. خرید زمین

  • آیا خرید زمین گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری هست؟
  • اولا بر اساس چی داریم کار می کنیم؟

بر اساس سود سرمایه گذاری (چه در بورس، ارز دیجیتال یا خرید زمین) سرمایه گذاری میکنیم. یعنی من این زمین رو میخرم 200 میلیون و فردا میخوام بفروشم 400 میلیون تومن. اختلاف قیمت خرید و فروش من میشه سود سرمایه گذاری من. اگر زمین رو میشناسید، لوکیشنش رو به خوبی میشناسید و میدونید چه ویژگی هایی داره و بر اساس اطلاعات اون منطقه، امکان سرمایه گذاری هست. چون بازار ملاک و زمین بازار منطقه ای هست. باید بشناسید که در اون منطقه چرا یک زمینی ارزشمند خواهد شد. در کل زمین سرمایه گذاری مناسبی میتونه باشه و اگر این موارد رو نمیدونید و نمیشناسید بدونید انقدر آدم هایی هستن که یک تیکه زمین خریدن، به امید این که یک روزی ارزشمند بشه ولی همچنان نه خریدار داره و نه ارزشی پیدا کرده.

پس لوکیشن خیلی مهمه، شرایط اطراف اون زمین خیلی مهمه و زمین یک بازار محلیه و عمده افزایش قیمت زمین هم باز برمیگرده به همون افت ارزش پول مگر در مواردی که گفتم: لوکیشن خاص، ویژگی های خاص، اطرافش پروژه خاص استارت بخوره و این میشه ویژگی هایی که برای خرید زمین باید در نظر بگیری.

5. خرید طلا

خرید طلا

به نظر من اگر هیچ گزینه ای ندارید بهترین گزینه خرید طلاست. چرا؟ چون توضیح دادیم و گفتیم طلا ارزش ذاتی داره و اگر بخواد معیار مبادلات ما باشه، ما هیچوقت تورم رو تجربه نمیکنیم، چون اساس ارزش گذاری هست.

اگر طلا گرون بشه من سود میکنم؟

خیر؛ در واقع ارزش پول افت کرده و به موازات اون سایر اجناس هم گرون خواهد شد.

اگر طلا ارزون بشه من ضرر خواهم کرد؟

خیر؛ چون همه چیز همراه اون ارزون میشه. پس با خرید طلا اتفاقی که میفته این هست که شما ارزش سرمایه اتون رو حفظ میکنید. حتی اگه طلا ارزون بشه، تو طلا میخری به قیمت یک میلیون تومن، 6 ماه دیگه میشه 500 هزار تومن. به ازای هر گرم و خیلی ساده شما میبینی با یک ماه اختلاف همه چیز میاد پایین، دلار ارزون میشه، لوازمی که میخوای بخری و چیزهای دیگه ارزون میشه. در کل قیمت ها میاد پایین و فقط تفاوتش این هست که سرعت این بازار یکم بیشتر هست. چون طلا میتونه به عنوان معیار مبادلات باشه، میتونه جزو کارنسی ها هم محسوب بشه. در نهایت ارزش ذاتی سرمایه شما رو حفظ میکنه و نه بهتون سود میرسونه و نه ضرر. اما این رو یادتون باشه که از بانک خیلی بهتره، چرا؟ چون ارزش سرمایه اتون رو حفظ میکنه و ضرر نمیکنید.

حالا طلا بخریم؟ یعنی بریم انگشتر بخریم؟

خیر؛ چون برای خرید انگشتر شما باید علاوه بر پول طلا، مالیات دستمزد و سود و… بپردازین و این باعث ضرر شما در هنگام خرید میشه و موقع فروش هم ضرر می کنید. در نتیجه سکه بگیری بهتره. حالا از این بهتر هم گزینه ای وجود داره. شما میتونی اوراق طلا بگیری. یعنی مثلا سند صندوق های سرمایه گذاری طلا، یه سری موارد در بورس هستن که انگار شما کالای فیزیکی گرفتین، انگار شما طلا گرفتین، معمولا هم با یک روز اختلاف شما میتونین برین و واقعا اون کالا رو به صورت فیزیکی تحویل بگیرین. ایراد طلا این هست که نگهداریش سخته، امکان داره هنگام خرید طلای آب شده اگر آشنای معتمد نداشته باشین سرتون کلاه بره.

بورس اومده این مشکل رو حل کرده و تنها جای معتبری هست که به نظر من میشه بهش استناد کرد. شما میتونی بری داخل بورس، طلای مورد نظرت رو داخل بورس خریداری کنی، اولا برات نگه میدارن و هر زمانی که بخوای میتونی مراجعه کنی و به صورت فیزیکی تحویلش بگیری. دوما نوسانش رو کنترل میکنن و هزارتا اتفاق مثبت دیگه. سوما در بحث هوش مالی حفظ پول رو یادتون میاد؟ این نوع فروش طلا معافیت مالیاتی داره، آخرین باری هم که بنده چک میکردم 125 هزارم درصد کمیسیون فروش داشت که بسیار پایین تر از زمانیه که شما با یک فروشنده طلا مستقیما کار میکنین. بنابراین خرید اوراق طلا از نظر بنده میتونه گزینه بسیار مناسبی باشه، نسبت به خرید طلای فیزیکی. اما اگه اوراق هم مایل نبودین طلای فیزیکی و سکه بهتر از موارد قبلی هست.

6. خونه و آپارتمان

خونه و آپارتمان

حسن خرید خونه و آپارتمان چیه؟ اینه که در این سرمایه گذاری هم ارزش پول شما حفظ میشه. ایرادش چیه؟ این هست که مثل طلا پول نقد نیست. شما طلا رو همین لحظه که اراده کنین، میتونین بفروشین. ولی ممکنه در مورد خونه، آپارتمان و یک ماه تا 6 ماه طول بکشه که موفق به فروشش بشین و پول نقد دستتون بیاد، حتی با قیمت پایین تر.

ولی حسنی که داره این هست که اگر این خونه یا آپارتمان رو بگیری و اجاره بدی، افت سرمایه ات از بین میره چون سرمایه ات رو حفظ کرده. جریان مالی و نقدینگی هم داشته که به راحتی میتونی ازش پول دربیاری. اگر یک مقدار هم حرفه ای تر بخوای عمل کنی مثل آقای کیوساکی که کمی بالاتر مثالش رو زدم میتونی رفتار کنی. در این صورت هم روی درآمد و هم هزینه و تمام بخش ها کنترل داری.

7. کسب و کار

کسب و کار

گزینه ای که من همیشه پیشنهاد میدم کسب و کاره. چون روی تمام ابعادش کنترل صد درصد داری. این تو هستی که تعیین میکنی چقدر از کسب و کارت درآمد داشته باشی؛ چقدر براش هزینه بکنی؛ چقدر براش بدهی بسازی و تمام تصمیماتش با خودت هست. شاید بگی بورس هم هر میزانی که بخوام سرمایه گذاری میکنم، اما باید توجه کنین که در بورس مدیران اون سهام هستن که کنترل دارن نه شما. اما نکته مهمی که در رابطه با کسب و کار حتما باید مد نظر قرار بدین این هست که برای کسب و کار باید حتما آموزش های لازم رو ببینین تا بدونین چه رفتاری باید داشته باشین و کنترل 100 درصدی رو داشته باشین، این بهترین گزینه ست.

شما میتونین روی کسب و کارتون وام بگیرین، پس اهرم پول دیگران رو دارین و دیگه از اهرم یک به یک استفاده نمیکنین. امکان کنترل داری، سودآوری رو تو تعیین میکنی، میتونی با استفاده از فرصت های بازار درآمدهای خیلی عجیب و غریب خلق بکنی که حدودا در هیچ بازاری امکان پذیر نیست. پس به نظر من گزینه مناسب برای سرمایه گذاری همین کسب و کاره و میتونه بهترین روش سرمایه گذاری باشه.

8. سرمایه گذاری روی خودت

سرمایه گذاری روی خودت

شما همیشه با شرکت در دوره ها و کلاس های مختلف به خودت کمک میکنی که مهارت هات رو بهبود بدی و توان مندی هات رو افزایش بدی و در کل بهتر و بهتر بشی. اثرش این میشه که تو آدم ارزشمندتری میشی. مثالی که من همیشه میزنم میگم: امروز اگر تمام دارایی من رو بگیرن، من در یکسال آینده برمیگردم به همین موقعیت الانم. چرا؟ به خاطر دانش، مهارت و توان مندی هایی که دارم، نه به خاطر پولی که دارم یا کسب و کارم. همه این ها رو هم ازم بگیرن من رو از خودم نمیتونن بگیرن، از توانایی ها و مهارت هام نمیتونن جدا کنن. پس امن ترین و با کنترل ترین نوع سرمایه گذاری سرمایه گذاری روی خودتون هست که حتما باید بهش فکر بکنید.

مثال بسیار ساده اش دوره رایگان توسعه مالی هست که این مبحث گزیده ای از قسمت 25 اونه، در مورد پول و مهارت های توسعه فردی و مالی بهت کمک کرده. البته که در دوره توسعه مالی شما فقط از نظر زمانی سرمایه گذاری کردین چون دوره رایگان بود و بار مالی براتون نداشت. ولی تا همین جا باید بتونین تشخیص بدین که این مدل سرمایه گذاری چقدر داره بهتون کمک میکنه. پس بهترین روش سرمایه گذاری اول روی خودتون و بعد روی کسب و کارتونه.

حرف آخر

امیدوارم از این مقاله جامع و کاملا کاربردی نهایت استفاده رو برده باشین. سعی کردم دیدگاه تازه ای رو نسبت به ماهیت پول و سرمایه گذاری بهتون بدم تا متوجه ارزش وقت و پول و نوع سرمایه گذاری تون بشین. همینطور به یاد داشته باشین که تصمیم امروز شما برای سرمایه گذاری آینده شما رو کاملا مستقیم تحت تاثیر قرار میده و میتونه وضعیت مالی شما رو در جهت مثبت یا منفی کاملا دگرگون کنه. حتما مفاهیم گفته شده در متن مقاله و روش های تقویت پول و نکات ریز و درشتی که در این مقاله وجود داره رو یک بار دیگه مرور کنین. مثل همیشه ممنونیم که سایت جاوید مقدم رو همراهی میکنین.

برای دریافت مطالب جدید در پیج اینستاگرام و کانال تلگرام جاوید مقدم عضو شوید.

حتما نظراتتون رو زیر این مطلب برامون بنویسید.

 

عضویت در خبرنامه

با عضویت در خبرنامه از آخرین اخبار و مقالات باخبر شوید

اشتراک گذاری این مقاله
محتوایی که در اینجا مطالعه خواهید کرد

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 2 =