fav-logo

جاوید مقدم

Search
Close this search box.

وبلاگ

بلاگ هوش مالی

چگونه استعداد خود را کشف کنیم و سبد مهارت خود را تقویت کنیم؟

استعداد.کاور

چگونه استعداد خود را کشف کنیم و سبد مهارت خود را تقویت کنیم؟

تقویت مهارت، امکان پذیره؟

همه آدم ها استعداد هایی دارن که تو بعضی از کار ها به اصطلاح ماهرن. اما این که بگیم کسب و تقویت مهارت امکان پذیر نیست اشتباه کردیم. گاهی اوقات تو یه استعدادی داری اما از وجودش خبر نداری. تو میتونی تو خودت کشف استعداد بکنی. بعضی وقت ها نیازه فقط یه بار اون کار رو انجام بدی تا ببینی که بلدی. در غیر این صورت باید بری سراغ تقویت مهارت انجام اون کار. یه نگاهی به مقاله مسیر عصبی بندازی کلی از ابهاماتت از بین میره و میفهمی که کسب مهارت جدید امکان پذیره. نکته مهمی که باید بهش توجه داشته باشی اینه که توانایی ها و استعدادهات رو در درجه اول به درستی شناسایی کنی. شاید توجه نکرده باشی اما این مسئله بسیار مهمیه که اغلب بهش توجه نمیشه. و این باعث میشه که استعدادهات هرگز کشف نشه و به دست فراموشی سپرده بشه.

با این تفاسیر قطعا سوالی که برات پیش اومده اینه که چطوری میتونم استعداد هام رو شناسایی کنم؟ ممکنه متوجه برخی استعدادهات باشی، اما قطعا استعدادهایی هم داری که از اون ها بی خبر هستی و هنوز موفق نشدی کشفشون کنی. مهارت، دانش، توانایی، استعداد… به نظرت مفهوم این کلمات یکیه؟ قطعا باید میان این کلمات تمایز قائل شیم. بدونیم که هرکدوم معانی متفاوتی دارن.

استعداد یا خلاقیت، مسئله اینه!

استعداد یا خلاقیت، مسئله اینه!

گفتیم که همه افراد دارای استعداد هستن و بعد از کشف استعداد باید اون استعداد رو دنبال کنن و به مهارت خاص و حرفه ای در اون زمینه برسن. اما نکته ای که وجود داره اینه که در حال حاضر، فقط داشتن استعداد کافی نیست. تو باید در چیزی که استعداد داری جزو بهترین ها باشی که بتونی به موفقیت دست پیدا کنی. بهترین بودن رو می تونیم آمیزه ای از استعداد و خلاقیت معنی کنیم که باعث تمایز تو از افراد دیگه میشه.

روش هایی برای کشف استعداد

۱. نظرخواهی کن

گاهی اوقات استعدادهای ما برای خانواده، دوستان و نزدیکانمون مشخص و بدیهیه. درصورتی که ممکنه خودمون متوجه اون استعدادها نباشیم. با یه پرسش ساده میتونیم مواردی که مطرح میشه رو در نظر بگیریم و تصمیم بگیریم که آیا بهشون بپردازیم یا نه.

۲. کارهایی رو انجام میدی که دیگران به سختی انجام میدن؟

یکم به کارهایی که انجام میدی توجه کن… . هستن کارهایی که تو در انجامشون مهارت خاصی داری. به این صورت که انجام اون کارها برای تو به سادگی اتفاق می افته، اما مثلا دوستت به سختی اون کار رو انجام میده و به تلاش بیشتری نیاز داره. همه این ها نشان از این داره که شما در انجام اون کار استعداد و مهارتی دارین که بقیه ندارن.

۳. تست شخصیت شناسی MBTI می تونه کمکت کنه

تست MBTI یه تست شخصیت شناسیه که تو کشف استعداد کمکت می کنه. کمک میکنه بدونی در چه زمینه ای مهارت داری و میتونی موفق تر عمل کنی. همینطور مقاله چطور نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنیم هم میتونه در این زمینه راهنماییتون کنه.

تست شخصیت شناسی MBTI می تونه کمکت کنه

۴. چیزهایی که علاقه داری رو دنبال کن

همه ما وقتی به کاری علاقه داشته باشیم، با شور و شوق به دنبال انجام اون کار میریم. تمام تلاشمون رو بری انجام اون کار انجام میدیم و حتی میتونیم تمام روز اون کار رو انجام بدیم و خسته نشیم. این رو بدون که استعداد ها و علایق ما رابطه مستقیم دارن. به این معنی که وقتی به چیزی علاقه داریم احتمال اینکه در اون زمینه استعداد هم داشته باشیم بسیار بسیار زیاده.

۵. در کودکی بیشتر چه بازی هایی انجام میدادی؟

کودکان دنیای بسیار ساده ای دارن. کودکان بیشترین زمان خود رو صرف انجام کارهایی می کنن که به اون علاقه دارن. بنابراین اینکه در کودکی چه کاری رو بیشتر انجام میدادی و یا به چه چیزی علاقه داشتی میتونه ریشه در استعدادت داشته باشه. با پیدا کردن علاقه های کودکیت میتونی کشف استعداد کنی.

۶. آدم های منفی رو حذف کن

طبیعیه که همه آدم ها به آرزوهاشون نمیرسن. اما این نباید باعث بشه که این آدم ها تو رو از دنبال کردن علایقت دور کنن. فقط به خاطر اینکه خودشون نتونستن به خواسته شون برسن دلیل نمیشه که مانع تو بشن. بنابراین تمام این آدم های منفی که سعی در مانع شدن تو رو دارن به صورت کامل از زندگیت حذف کن. پیشنهاد میکنیم برای حفظ انگیزه و روحیه، زندگی افراد موفق رو بخون تا متوجه بشی با چه چالش هایی در مسیر رسیدن به موفقیتشون رو به رو شدن.

۴ سطح مهارت ها

4 سطح مهارت ها

مهارت ها ۴ سطح دارن. یعنی از این مسیر ۴ مرحله ای میگذرن. تو وقتی میخوای یه مهارتی رو یاد بگیری ۴ تا مرحله داری که شامل موارد زیر هست:

  1. ناآشنایی ناخودآگاه
  2. ناآشنایی خودآگاه
  3. آشنایی خودآگاه
  4. آشنایی ناخودآگاه

تو برای تقویت مهارت یا بهتره بگیم کسب یک مهارت باید از مرحله ۱ شروع کنی و به مرحله ۴ برسی. همه این مراحل رو با هم بررسی میکنیم.

ناآشنایی ناخودآگاه

ناآشنایی ناخودآگاه یعنی نمیدونی که نمیدونی. یعنی اصلا خبر نداری که همچین مهارتی وجود داره که بخوای بری یاد بگیری یا اصلا انقدر ساده میبینیش که اون کار به نظرت مهارت خاصی نیست. بذار یه مثال بزنیم که راحت تر مفهومش دستت بیاد و درکش کنی.

یه بچه وقتی میبینه باباش داره رانندگی میکنه، یه فکر ساده بیشتر تو ذهنش نمیاد.کل تصوری که از رانندگی داره اینه که باید دستمو بذارم روی فرمون و به اصطلاح قان قان کنم! یعنی کافیه فرمون رو تکون بدم تا ماشین حرکت کنه. اون بچه نه میدونه کلاج چیه، نه میدونه پدال گاز و پدال ترمز چیه. حتی اگه همه این ها رو هم بدونه، نمیدونه که چجوری باید حواسش به اینور اونور باشه. چجوری باید از تصادف جلوگیری کنه. یا سرعتش تو موقعیت های مختلف چقدر باشه و … . اون نمیدونه که تقویت مهارت تو رانندگی باعث میشه که آدم ها تبدیل بشن به راننده های حرفه ای.

بحث بی عرضگی نیست!

خیلی ها بعد از چند بار رانندگی کردن دیگه براشون عادی شده. اما آیا روز اول هم همینقدر بلد بودن؟ اولین باری که خواستن رانندگی کنن، چند بار ماشین رو خاموش کردن؟ یا مثلا آدم هایی که عاشق فوتبالن وقتی دارن یه مسابقه فوتبال تماشا میکنن، یه موقعیت گل دم دروازه از دست میره. این آدما عصبانی میشن و از بی عرضگی اون بازیکن که نتونسته توپ رو گل کنه حرص میخورن. تماشاچی ها فکر نمیکنن که اون بازیکن زیر فشار و استرس بین اون همه تماشاگر باعث میشه نتونه گل بزنه. واقعیت اینه که اون آدم بی عرضه نیست. اتفاقا اون آدم کل زندگیش رو گذاشته رو فوتبال تا بتونه به تیم ملی راه پیدا کنه. تا بتونه با یه باشگاه خیلی خوب و معروف قرارداد ببنده. اما تو وقتی تو خونه نشستی بازی رو تماشا میکنی احتمالا درک نمیکنی که این کار ممکنه مهارت خیلی سختی باشه.

همین داستان رو جاهای دیگه هم داریم؛ تو بحث ارتباطات، تو بحث سخنرانی، فروش و … . آدم ها مهارتش رو ندارن و میگن خب کاری نداره که، مثل فلانی یه کار راه میندازیم ایشالا میگیره دیگه. ایشالا میگیره میدونی یعنی چی؟ یعنی هیچ کنترلی روی فضای کسب و کارش نداره. ایشالا خدا یه کاری میکنه کسب و کارم میگیره. این یعنی درکی از این نداره که همه چیز کسب و کار، مهارت هایی هستن که حساب و کتاب دارن. مهارت هایی که باید بلد باشی تا بتونی به نتیجه برسی. همه این مثال ها میشه مرحله اول. نمیدونی که نمیدونی.

خودت اون مهارت رو بلدی؟

به محض این که برای اولین بار با این مهارت روبرو میشی یعنی تو اون موقعیت قرار میگیری که که بخوای خودت از اون مهارت استفاده کنی میفهمی که هیچی بلد نیستی. اون بچه اگه پشت فرمون بشینه میفهمه که رانندگی فقط پشت فرمون نشستن نیست. میفهمه که واقعا رانندگی رو بلد نیست.

بسکتبال بازی کردن که کاری نداره! بسکتبالیست ها رو دیدی چه راحت توپ رو پرت میکنن و توپ میفته توی سبد؟ اگه خودت بخوای برای اولین بار انجامش بدی احتمالا توپ به سبد توری نرسه. اما میتونی با تکرار تمرین پرتاب توپ و تمرین ورزش بسکتبال بفهمی که این کار رو زود یاد میگیری یا دیر. این عمل یعنی کشف استعداد.

ناآشنایی خودآگاه

به محض این که برای اولین بار با اون مهارت رو به رو میشی میری تو مرحله ناآشنایی خودآگاه. یعنی تازه تو وضعیتی قرار میگیری که میدونی که نمیدونی. میفهمی که این مهارت وجود داشته و تو نمیدونستی و اون رو بلد نیستی. تو مرحله اول اعتماد به نفس آدم ها خیلی بالاست. چون اصلا درکی از این ندارن که انجام این کار تقویت مهارت میخواد.

تو مرحله دوم که فهمیدی انجام دادنش کار چندان آسونی هم نبوده، معمولا اعتماد به نفست با مغز میخوره زمین. حالا این کار خیلی برات خسته کننده میشه. چون به نظرت سخت تر از حالت عادی هست. کاری که تو این مرحله باید انجام بدی اینه که اونقدر ادامه بدی اونقدر آموزش ببینی و تجربه اش کنی که مهارتت رو ببری بالا. و اعتماد به نفست رو دوباره به دست بیاری.

تقویت مهارت

تقویت مهارت که کاری نداره!

این مرحله مرحله ای هست که خیلی ها بیخیال مسیر میشن. ممکنه تعداد زیادی شروع بکنن اما خیلی هاشون تا آخر نمیتونن ادامه بدن. دلیلش این مرحله ست. جایی که آدم ها ناآشنایی با مهارت رو دارن اما میدونن که بلد نیستن. تو توی این مرحله ممکنه خیلی زود ناامید بشی چون فهمیدی که باید برای انجام فلان کار، تقویت مهارت کنی. باید آموزش ببینی تا یاد بگیری.

آشنایی خودآگاه

به مرور زمان که آموزش میبینی و تو اون زمینه مهارتت رو بالا میبری میرسی به مرحله سوم. مرحله آشنایی خودآگاه. یعنی یاد میگیری که اون کار رو انجام بدی. اون مهارت رو بلدی و خودآگاه هستی. یادته وقتی بچه بودی میخواستی بند کفشت رو ببندی اگه همزمان با اون کار یه نفر باهات صحبت میکرد حواست پرت میشد. بهش میگفتی من بند کفشم رو ببندم بعد حرفت رو بگو. چون همه تمرکزت روی بستن بند کفشت بود. چون تو این مرحله تو نیاز داری که صد در صد تمرکزت روی اون کار باشه تا بتونی انجامش بدی. تو همه مهارت ها همینه. تو هر مهارتی رو بخوای یاد بگیری باید صد در صد تمرکزت رو بذاری روی یادگیری اون.

آشنایی ناخودآگاه

اگه بتونی مرحله سوم رو خوب اجرا کنی، به اندازه کافی تکرارش بکنی مغز از این ماجرا برات الگو میسازه. مغزت یاد میگیره و دیگه بهش فکر نمیکنی و فقط اجراش میکنه. اینجا میرسی به فاز آشنایی ناخودآگاه. یعنی بلدی و انجامش برات خیلی راحته.یعنی نمیدونی که میدونی. چون اون لحظه اصلا بهش توجه نمیکنی. میبینی مثلا تو یه دستت گوشیته، با اون یکی دستت هم داری تخمه میشکونی. داری رانندگی میکنی و با پات هم فرمون رو کنترل میکنی. این یعنی رانندگی رفته تو ناخودآگاه تو. بدون این که روی اون کار تمرکز کنی انجامش میدی. البته که این قضیه خیلی خوب نیست. چون این مرحله باعث اشتباه میشه. اعتماد به نفست تو این مرحله به اوجش میرسه پس فکر میکنی دیگه امکان نداره اشتباه کنی.

در کل وقتی میخوای یه مهارتی کسب کنی و تقویت مهارت انجام بدی باید این ۴ تا مرحله رو بگذرونی. از مرحله ای که نمیدونی اون کار مهارته مثل مهارت های کسب و کار تو جامعه ما که خیلی ها اصلا نمیدونن مهارته، چون انقدر آموزش نداشتیم فکر میکنن اونی که موفق شده حالا یه جوری شانسی کارش گرفته. در صورتی که اون آدم به مرور زمان مهارت یاد گرفته، پیش میره تا میرسه به آشنایی ناخودآگاه. جایی که تو میدونی ولی توجهی نمیکنی. تمرکزی روش نمیکنی. خیلی موقع ها اصلا حواست نیست. تا حالا برات پیش اومده که میخواستی یه جایی بری ولی سر از یه جای دیگه درآورده باشی؟ به خاطر اینه که مغز انقدر الگوسازی کرده که تو اصلا حواست نبوده که کجا داری میری. این یعنی اوج توانمندی تو در اون مهارت خاص که بدون فکر کردن بهش اون رو انجام میدی.

سبد مهارت

3 1

شروع مسیر توسعه مالی، پول درآوردن و ثروتمند شدن از مسیر مهارت ها میگذره. تو نیاز به یه سری مهارت ها داری. نیاز داری یه سری مهارت ها رو خوب یاد بگیری. بعد از این که چرخ زندگیت مشخص شد، هدفت رو مشخص کردی، استراتژیت رو هم مشخص کردی، میفهمی نیاز به سبد مهارت داری. سبد مهارت یعنی چی؟ یعنی مجموعه ای از مهارت هایی که تو نیاز داری بتونی به اون مقصدی که دنبالشی برسی. مجموع ابزارهایی که تو مسیر حرکتت به سمت اون قله مد نظرت نیاز داری. در کل میشه مجموعه مهارت هایی که قراره ازشون استفاده کنی. یکی از مهم ترین اتفاقا اینه که بتونی سبد مهارت خودت رو تشکیل بدی. باید اول بشناسیشون و بعد به سبد مهارتت اضافه کنی. سبد مهارت رو تو مقاله مسیر عصبی و کسب مهارت جدید کامل توضیح دادیم. حالا اینجا میخوایم درباره سبد مهارت برای توسعه مالی صحبت کنیم.

سبد مهارت مورد نیاز برای مسیر توسعه مالی

فروش؛ اگر میخوای تو فضای توسعه مالی گام برداری و بتونی پولت رو زیاد کنی، مهارت فروش، اولین مهارت مورد نیازه. چون پول از راه فروش درمیاد. تو نمیتونی فروشنده نباشی و آدم پولداری باشی.

مهارت بازاریابی و مهارت های ارتباطی؛ آدم های موفقِ پولدار یا هر چیزی که اسمشون رو میذاری، آدم هایی هستن که مهارت های ارتباطی رو خوب یاد گرفتن. چون معمولا پول از داخل شبکه های ارتباطی به وجود میاد. اگر مهارت های ارتباطیت ضعیف باشه نمیتونی به نتیجه ای برسی. البته اشتباه نکن. منظور از مهارت های ارتباطی فقط سلام و احوالپرسی نیست. خیلی بیشتر باید در موردش یاد بگیری.

تولید محتوا؛ یکی از مهارت های سبد مهارت توسعه مالی اینه که باید تولید محتوا تو شبکه های اجتماعی رو باید خوب یاد بگیری. مثل اینستاگرام، تلگرام، وبسایت و … .

مدیریت مالی؛ البته مدیریت مالی شخصی (نه مدیریت مالی سازمان ها) که تو دوره رایگان توسعه مالی، کامل آموزش داده میشه.

یادگیری؛ خود یادگرفتن، یه مهارتیه که مهارت خیلی عمیقی هست و باید بری درموردش تحقیق کنی.

طراحی کسب و کار؛ نداشتن مهارت تو این مورد ضربه بدی میتونه به کسب و کار بزنه. آدم هایی هستن که مهارت های دیگه رو بلدن. اما چون این مهارت رو بلد نیستن کسب وکار های غیر سودده طراحی میکنن.

شبکه های اجتماعی، زبان انگلیسی، نگارش متون تبلیغاتی، استراتژی، انضباط شخصی، رفتار قاطعانه، تفکر نقادانه، حل تعارض و مذاکره؛ همه این ها نمونه هایی از مهارت هایی هستن که باید یاد بگیری.

شناسنامه مهارت

شناسنامه مهارت

تو یادگیری مهارت، نوشتن شناسنامه مهارت خیلی مهمه. یعنی به هر دلیلی میخوای یک مهارتی رو یاد بگیری یا میخوای برای خودت سبد مهارت مشخص کنی باید یه سری شناسنامه مهارت براشون داشته باشی.

جدول بالا رو نگاه کن. اینجا مهارت فروش رو بررسی کردیم. فروش، گروه مهارتش تو حوزه کسب و کاره. ردیف بعدی معیار سنجشه. معیار سنجش باید مشخص بشه. یعنی باید بدونی که چجوری مهارتت میخواد افزایش پیدا کنه. معیار سنجش فروش میتونه نرخ تبدیل مذاکرات باشه. یعنی مثلا از هر ۱۰ تا مذاکره، چه تعدادیشون به فروش منجر میشه. این نشون دهنده مهارت فروش توئه. مهارت های زیرمجموعه فروش چیه؟ متقاعد سازی، چانه زنی و … . مهارت های والد برای این مهارت چیه؟ ارتباطات. یکی از نگرش ها و ارزش هایی که تو فروش نیاز داری، کمک به دیگرانه. به خاطر این که تو فرایند فروش اگر درست و اخلاقی انجامش بدی، یکی از مهم ترین چیزهایی که باید یاد بگیری اینه که موقع فروش تو داری به دیگران کمک میکنی بهترین انتخاب رو داشته باشن. دستاورد های این مهارت برای تو چیه؟ احتمالا پول بیشتر.

پس برای نوشتن شناسنامه برای هر کدوم از مهارت ها، باید این موارد رو مشخص کنی. وقتی مشخص کردی تازه میفهمی که باید چیکار کنی. میفهمی که برای تقویت مهارت و گذروندن اون ۴ تا مرحله باید تلاش کنی. اگه نصف مواردی ه گفته شد رو هم رعایت کنی میتونی کلی تغییر توی زندگیت ایجاد کنی.

برای دریافت مطالب جدید در پیج اینستاگرام و کانال تلگرام جاوید مقدم عضو شوید.

حتما نظراتتون رو زیر این مطلب برامون بنویسید.

 

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *