باور به موفقیت

چگونه افکار ما زندگی‌مان را شکل می‌دهند؟ + [دوره رایگان]

محتوایی که در اینجا مطالعه خواهید کرد
5/5 - (1 امتیاز)

در مقالات قبلی، موضوعات مختلفی را بررسی کردیم. ابتدا استراتژی موفقیت را تعریف کردیم و توضیح دادیم که چگونه اهداف عملی می‌شوند. سپس در مورد انواع هدف صحبت کردیم و اهداف بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت را مطرح کردیم. همچنین، مراحل رسیدن به اهداف بلندمدت را به‌صورت کلی بررسی کردیم و مسیر موفقیت را با الهام از حرکت یک قطار تحلیل کردیم.

اکنون در این مطلب قصد داریم کمی درباره باورها و به خصوص باور به موفقیت صحبت کنیم. اگر به یاد داشته باشید، در پایان آموزش های قبلی به این نکته اشاره کردیم که برای پیمودن مسیر موفقیت به ابزارهایی نیاز داریم؛ ابزارهایی که به ما کمک می‌کنند، سرعت حرکت‌مان را افزایش می‌دهند و مسیر را برایمان هموارتر می‌کنند. برخی از این ابزارها بسیار ضروری هستند، که یکی از مهم‌ترین آن‌ها «نظام باورها» و به خصوص «باور به موفقیت» است.

باید بدانیم که باورهای ما چه نقشی در زندگی‌مان دارند. نکته مهم این است که رفتارهای ما همگی بر پایه باورهای ما شکل می‌گیرند. به این معنا که همان‌طور که برای ساخت یک ساختمان، ابتدا باید پی‌ریزی انجام شود، رفتارهای ما نیز بر اساس نظام باورهایمان پایه‌گذاری می‌شوند. به عنوان مثال، اگر فردی دروغ نمی‌گوید، به این دلیل است که باور دارد دروغ‌گویی امری ناپسند است. یا اگر فردی دزدی نمی‌کند، به این دلیل است که اعتقاد دارد سرقت، عملی نادرست و غیراخلاقی است.

باورهای غلط در مسیر رسیدن به هدف

باورهای غلط در مسیر رسیدن به هدف

تصور کنید فردی این باور را داشته باشد که «تمام افراد ثروتمند، کلاهبردار هستند» یا اینکه «کسی که به ثروت رسیده، حتماً از راه‌های نامشروع اقدام کرده است»، این طرز فکر باعث می‌شود هیچ تلاشی برای تغییر زندگی خود نکند. چراکه این فرد معتقد است تنها راه ثروتمند شدن، انجام کارهای غیرقانونی است و چون خودش فردی صادق و درستکار است، هیچ‌گاه به ثروت نخواهد رسید. در حالی که در واقعیت، بسیاری از افراد ثروتمند، نتیجه تلاش و پشتکار خود را دیده‌اند و بدون انجام کارهای نادرست به موفقیت رسیده‌اند.

بنابراین، نظام باورها، رفتارهای ما را مهندسی می‌کند. این باورها تعیین می‌کنند که چه کاری انجام دهیم و چه کاری انجام ندهیم، چه چیزهایی برایمان ارزشمند باشند و چه چیزهایی بی‌اهمیت تلقی شوند. به همین دلیل، در این بخش قصد داریم درباره باورهای موفقیت و باورهای درست و غلط صحبت کنیم؛ باورهایی که گاهی بدون اینکه متوجه باشیم مانع پیشرفت ما می‌شوند و در مقابل، باورهایی که می‌توانند به ما کمک کنند، حالمان را بهتر کنند، انرژی‌مان را افزایش دهند و موجب شوند با گام‌های محکم‌تری در مسیر موفقیت حرکت کنیم.

این تصورات و افکار تو هست که زندگیت رو میسازه! خیلی مواظب افکارت باش.

تو دوره رایگان توسعه مالی شرکت کن و بدون اینکه هزینه ای پرداخت کنی، یکبار برای همیشه با مفاهیم ذهنیت رشد و ایستا و باورهای غلط و محدودکننده آشنا شو تا بتونی به اهدافت برسی و هدف هات رو تیک بزنی✅

کاملا رایگان
30 جلسه 15 دقیقه ای
به صورت آنلاین
همراه کتاب کار فیزیکی و PDF
باورهای محدودکننده

اولین باور غلط: فقط تلاش کردن کافی است

باید بگوییم که این تفکر کاملاً اشتباه است و منطبق با باور به موفقیت نیست. اگر صرفاً تلاش کردن کافی بود، چرا موجوداتی که به شدت سخت‌کوش هستند، مانند برخی حیوانات، حاکمان دنیای امروز نیستند؟ دلیلش این است که تلاش زمانی نتیجه می‌دهد که درست و با استراتژی همراه باشد. تنها زحمت کشیدن، بدون برنامه‌ریزی، جهت‌گیری مشخص و داشتن باور به موفقیت، ما را به هدف نمی‌رساند.

برای روشن‌تر شدن موضوع، اجازه دهید مثالی بزنیم:

فرض کنید که می‌خواهیم در کاری موفق شویم. یک بیل و کلنگ برمی‌داریم و بدون هدف مشخصی شروع می‌کنیم به کندن و تلاش کردن. خب، ما داریم تلاش می‌کنیم، اما آیا این تلاش بی‌هدف منجر به موفقیت خواهد شد؟ آیا نتیجه مثبتی خلق می‌شود؟ قطعاً نه. بنابراین، تلاش کورکورانه و بدون برنامه‌ریزی، ما را به جایی نمی‌رساند.

دومین باور غلط: خواستن، توانستن است

باور غلط خواستن توانستن است

این جمله معروف بارها شنیده شده، اما واقعیت این است که این تفکر نیز کامل نیست و برای رسیدن به باور به موفقیت به شکلی صحیح، این دیدگاه را باید اصلاح کرد. خواستن شرط لازم برای توانستن است، اما شرط کافی نیست.

بله، شما ابتدا باید بخواهید؛ این مرحله بسیار مهم است. از نظر ما، سطح موفقیت افراد به شدت به میزان خواستن آن‌ها بستگی دارد. تا زمانی که از صمیم قلب و با تمام وجود چیزی را نخواهید، هیچ تغییر عظیمی در زندگی‌تان رخ نمی‌دهد. اما صرفاً خواستن کافی نیست. پس از آنکه خواسته‌ای را در ذهن و دل خود شکل دادید، باید گام‌های بعدی را بردارید:

  • آموزش ببینید،
  • مهارت‌های لازم را کسب کنید،
  • مسیرهای درست را شناسایی کنید.

تنها در این صورت است که می‌توانید به اهداف و آرزوهای خود دست پیدا کنید. بنابراین، موفقیت ترکیبی از خواستن، تلاش هوشمندانه، آموزش صحیح و حرکت در مسیر درست است.

سومین باور غلط: درک اشتباه از قانون جذب

احتمالاً بسیاری از شما درباره قانون جذب شنیده‌اید. این قانون می‌گوید: «اگر بنشینی و چیزی را با تمام وجودت بخواهی، آن را تجسم کنی و عمیقاً باور داشته باشی که به سمتت خواهد آمد، ناگهان از جایی ظاهر می‌شود.» اما اجازه بدهید واقعیت را روشن کنیم.

یک نکته جالب اینجاست: شاید برخی افراد تجربه‌های مشابهی داشته باشند و تصور کنند که قانون جذب واقعاً کار می‌کند، اما این پدیده چیزی نیست جز اثر هاله‌ای (که به آن اثر تمرکز انتخابی نیز می‌توان گفت). این اثر زمانی رخ می‌دهد که ذهن شما شروع به پر کردن خلاهای اطلاعاتی می‌کند.

در واقع، وقتی روی موضوعی تمرکز می‌کنید، توجه شما نسبت به آن موضوع افزایش می‌یابد. مغز شما به طور ناخودآگاه به دنبال نشانه‌ها و سرنخ‌هایی می‌گردد که به آن فکر مرتبط باشد. این افزایش توجه باعث می‌شود فکر کنید که «این موضوع به سمت من جذب شده»، در حالی که تنها چیزی که تغییر کرده، سطح آگاهی و توجه شما نسبت به آن موضوع است.

این تصورات و افکار تو هست که زندگیت رو میسازه! خیلی مواظب افکارت باش.

تو دوره رایگان توسعه مالی شرکت کن و بدون اینکه هزینه ای پرداخت کنی، یکبار برای همیشه با مفاهیم ذهنیت رشد و ایستا و باورهای غلط و محدودکننده آشنا شو تا بتونی به اهدافت برسی و هدف هات رو تیک بزنی✅

کاملا رایگان
30 جلسه 15 دقیقه ای
به صورت آنلاین
همراه کتاب کار فیزیکی و PDF
باورهای محدودکننده

اجازه دهید مثالی بزنیم تا موضوع واضح‌تر شود:

فرض کنید امروز تصمیم می‌گیرید به شدت روی خرید یک خودروی بی‌ام‌و تمرکز کنید. تصورش می‌کنید، انرژی می‌گذارید و به خود می‌گویید: «من این ماشین را جذب خواهم کرد.» سپس وقتی به خیابان می‌روید، ناگهان متوجه می‌شوید که بی‌ام‌وهای زیادی در اطرافتان هستند. اینجاست که به خود می‌گویید: «قانون جذب جواب داده!» اما واقعیت این است که این خودروها همیشه در اطراف شما بوده‌اند؛ فقط توجه شما نسبت به آن‌ها افزایش پیدا کرده است.

نظام باورهای شما می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در این فرآیند داشته باشد. باورها، به خصوص باور به موفقیت، می‌توانند مسیر ذهن شما را هدایت کنند، اما اینکه صرفاً با فکر کردن به چیزی، بدون هیچ اقدام عملی، انتظار دستیابی به آن را داشته باشید، تفکری غلط است.

حالا بیایید درباره اینکه چه باورهای اشتباهی در این مسیر وجود دارد و چه باورهای درستی می‌توان جایگزین آن‌ها کرد صحبت کنیم.

  • باور غلط: فقط کافی است به چیزی فکر کنم تا آن را جذب کنم.
  • باور درست: توجه و تمرکز می‌توانند به من کمک کنند تا فرصت‌ها را بهتر ببینم، اما برای دستیابی به اهدافم باید اقدام عملی انجام دهم.

باور به موفقیت می‌تواند مسیر را روشن‌تر کند، اما تنها اقدام‌های شما هستند که شما را به مقصد می‌رسانند.

چهارمین باور غلط: موفقیت یک‌شبه به دست می‌آید

موفقیت یک شبه بدست نمی آید

بسیاری از مردم تصور می‌کنند که مسیر موفقیت یک جاده صاف، ساده و سریع است؛ کافی است از نقطه‌ای شروع کنند و در مدت کوتاهی به نتیجه دلخواه برسند. آن‌ها فکر می‌کنند شاید یک شانس بزرگ، یک فرصت طلایی یا یک اتفاق غیرمنتظره باعث می‌شود ناگهان به موفقیت برسند. آیا باور به موفقیت، واقعاً چنین معنایی دارد؟

اما حقیقت این است که افراد موفق به‌خوبی می‌دانند موفقیت این‌گونه نیست. مسیر موفقیت پر از پیچ‌وخم است، موانع مختلفی دارد و نیازمند تلاش، آزمون و خطاهای متعدد است. در این مسیر، شما بارها و بارها باید راه‌های مختلف را امتحان کنید، گاهی تغییر مسیر دهید، با بن‌بست‌ها مواجه شوید، دوباره برنامه‌ریزی کنید و حتی شکست‌های کوچک و بزرگ را تجربه کنید. اما مهم‌ترین نکته این است که در تمام این فراز و نشیب‌ها هرگز نباید تسلیم شوید.

این تصورات و افکار تو هست که زندگیت رو میسازه! خیلی مواظب افکارت باش.

تو دوره رایگان توسعه مالی شرکت کن و بدون اینکه هزینه ای پرداخت کنی، یکبار برای همیشه با مفاهیم ذهنیت رشد و ایستا و باورهای غلط و محدودکننده آشنا شو تا بتونی به اهدافت برسی و هدف هات رو تیک بزنی✅

کاملا رایگان
30 جلسه 15 دقیقه ای
به صورت آنلاین
همراه کتاب کار فیزیکی و PDF
باورهای محدودکننده

وینستون چرچیل جمله‌ای معروف درباره موفقیت دارد:

موفقیت یعنی رفتن از شکستی به شکست دیگر، بدون از دست دادن اشتیاق.

اجازه دهید دوباره تکرار کنیم:

موفقیت یعنی رفتن از شکستی به شکست دیگر، بدون از دست دادن اشتیاق.

چرا این جمله این‌قدر مهم است؟

زیرا اشتیاق سوخت مسیر موفقیت شماست. وقتی شکست می‌خورید، معمولاً دو نوع واکنش وجود دارد:

  1. گروه اول: افرادی هستند که با اولین شکست ناامید می‌شوند. آن‌ها به‌سرعت تسلیم شده و به این نتیجه می‌رسند که «من بازنده هستم» یا «این کار از من ساخته نیست».
  2. گروه دوم: افرادی هستند که هر شکست را یک درس ارزشمند می‌دانند. آن‌ها شکست را نشانه‌ای از یادگیری می‌بینند و به‌جای توقف، مسیر جدیدی را امتحان می‌کنند. برای آن‌ها شکست پایان راه نیست، بلکه پلی است برای رسیدن به موفقیت و این می‌تواند معنای درستی از باور به موفقیت باشد.

بنابراین، برخلاف باور غلط رایج، موفقیت یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد. موفقیت نتیجه یک فرآیند مستمر است که شامل تلاش‌های مداوم، شکست‌های پی‌درپی، اصلاح اشتباهات، یادگیری و حفظ اشتیاق در طول مسیر می‌شود.

پس اگر در مسیر موفقیت با چالش‌ها و شکست‌ها روبه‌رو شدید، به یاد داشته باشید: این بخشی طبیعی از روند موفقیت است. مهم این است که با اشتیاق پیش بروید و هرگز دست از تلاش برندارید. راست یا دروغ می‌گویند که در اواخر مسیر اختراع لامپ، کسی به ادیسون گفت که «۹۹۹ بار تلاش کردی، ولی به نتیجه نرسیدی. رهایش کن، دیگر نمی‌شود».

اما پاسخ چه بود؟ ادیسون به‌وضوح گفت که او نه ۹۹۹ بار شکست، بلکه ۹۹۹ مسیر را امتحان کرده بود که به نتیجه نرسیدند. او نمی‌گفت که شکست خورده، بلکه می‌گفت که هر شکست او را به موفقیت نزدیک‌تر کرده است. او اعتقاد داشت که برای رسیدن به هدف، تنها چند قدم دیگر باقی است و این طرز تفکر باعث می‌شود که بسیاری از موانع و شکست‌ها در نظرش کوچک و بی‌اهمیت به نظر برسند. این دیدگاه و نظام باور او بود که به او کمک می‌کرد تا به موفقیت برسد.

پنجمین باور غلط: اگر کسی موفق شده حتماً شانس آورده است

موفقیت افراد شانسی بوده

این جمله درست است، اما باید با تغییرات دقیق‌تری همراه باشد. شانس یعنی چه؟ در واقع، شانس حاصل‌ضرب فرصت در مهارت است. فرصت‌ها همیشه در حال تکرار و پیش آمدن هستند، اما شانس واقعی زمانی ایجاد می‌شود که آمادگی و مهارت شما در مواجهه با این فرصت‌ها بیشتر باشد. بسیاری از افراد فرصت‌ها را می‌بینند، اما تعداد کمی می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند، زیرا آن‌ها آمادگی و مهارت لازم را ندارند.

شانس واقعی زمانی رخ می‌دهد که شما آماده باشید و بتوانید از فرصت‌ها بهره ببرید. در واقع، شانس هیچ ربطی به تصادف ندارد. آمادگی شما، مهارت شما و توانایی تشخیص فرصت‌ها است که باعث می‌شود شما از آن‌ها بهره ببرید.

در جامعه امروز، فرصت‌های زیادی روز به روز ایجاد می‌شود. اگر برای آن‌ها آماده باشید، اگر مهارت و آموزش کافی داشته باشید، به راحتی می‌توانید از این فرصت‌ها استفاده کنید و به موفقیت دست پیدا کنید. تنها کافی است که بتوانید فرصت‌ها را درست شناسایی کنید.

ششمین باور غلط: اگر دیگران تغییر کنند، من موفق می‌شوم

بسیاری از افراد فکر می‌کنند که مشکلاتشان ناشی از افرادی است که اطرافشان هستند یا شرایطی که در آن قرار دارند. باور دارند که اگر فقط وضعیت اطرافشان تغییر کند، به موفقیت خواهند رسید. واقعیت این است که زندگی ما تنها ۱۰ درصد از اتفاقاتی است که برایمان می‌افتد و ۹۰ درصد آن مربوط به واکنش‌هایمان به این اتفاقات است. انتخاب با شماست که چگونه به شرایط اطراف خود واکنش نشان دهید.

به جای اینکه بنشینید و فقط به این فکر کنید که رئیس بد دارم یا همسرم آدم خوبی نیست، می‌توانید از خود بپرسید: «چطور می‌توانم اثر بخش‌تر باشم؟»، «چطور می‌توانم روابط خود را بهبود بخشم؟»، «چطور می‌توانم حال خود و دیگران را بهتر کنم؟» این انتخاب شماست که چگونه به شرایط پاسخ دهید و این پاسخ‌هاست که در نهایت می‌تواند مسیر موفقیت را برای شما هموار کند. باور به موفقیت بدین شکل، احتمالاً باعث می‌شود زندگی برای شما و اطرافیان شما بهتر شود.

این تصورات و افکار تو هست که زندگیت رو میسازه! خیلی مواظب افکارت باش.

تو دوره رایگان توسعه مالی شرکت کن و بدون اینکه هزینه ای پرداخت کنی، یکبار برای همیشه با مفاهیم ذهنیت رشد و ایستا و باورهای غلط و محدودکننده آشنا شو تا بتونی به اهدافت برسی و هدف هات رو تیک بزنی✅

کاملا رایگان
30 جلسه 15 دقیقه ای
به صورت آنلاین
همراه کتاب کار فیزیکی و PDF
باورهای محدودکننده

هفتمین باور غلط: خیلی زوده، خیلی دیره

ممکن است برخی از شما فکر کنید که برای موفقیت خیلی زود است یا خیلی دیر. به عنوان مثال، ممکن است تصور کنید که «اگر در بیست سالگی میلیاردر نشدم، دیگر هیچ وقت نمی‌شوم». بسیاری از افراد به دلیل این تفکر از تلاش دست می‌کشند. اما واقعیت این است که موفقیت محدودیت سنی ندارد. مثال‌های زیادی از کسانی داریم که در سنین مختلف به موفقیت رسیدند.

به عنوان مثال، مارک زاکربرگ در بیست سالگی میلیاردر شد، در حالی که هر کسی ممکن است فکر کند «خیلی زود است» یا برعکس، برخی افراد مثل کلنل ساندرز در سن ۶۵ سالگی کنتاکی را تأسیس کردند.

هشتمین باور غلط: برای شاد بودن باید موفق بود

برای شاد بودن باید موفق بود

بسیاری از افراد، موفقیت را با شادی یکی می‌دانند و تصور می‌کنند که اگر پول بیشتری داشتند، خوشحال‌تر می‌شدند. این افراد گاهی موفقیت‌هایشان را به شادی‌هایشان گره می‌زنند و به این صورت می‌گویند که «اگر به فلان هدف رسیدم، خوشحال می‌شوم» یا «اگر نمره خوبی بگیرم، شاد می‌شوم».

این افراد شادی را از خود دریغ می‌کنند و برای رسیدن به هدفی خاص خود را به سختی می‌اندازند. همانطور که در دوران کنکور بچه‌ها خود را از تفریح محروم می‌کنند، ممکن است نتیجه بدتری بگیرند چون در طولانی‌مدت نمی‌توانند این فشار را تحمل کنند. درست است که در برخی از دوره‌ها، نیاز به کار سخت، متمرکز و مستمر وجود دارد، اما پافشاری بیش از حد روی یک موضوع، در طولانی‌مدت ممکن است که نتایج خوبی در پی نداشته باشد.

واقعیت این است که برای موفق شدن، ابتدا باید شاد باشید. برای اینکه به اهداف خود برسید، نیاز دارید که حالتان خوب باشد و انرژی کافی برای حرکت به جلو را داشته باشید. اگر شاد نباشید، پس از مدتی خسته خواهید شد و ممکن است نتایج دلخواه را نگیرید. شادی و لذت‌های لحظه‌ای، برخلاف آنچه که برخی تصور می‌کنند، باید بخشی از زندگی باشند تا بتوانید در مسیر موفقیت حرکت کنید.

باور به موفقیت: باورهای درست و اثرگذار

باورهای درست و اثرگذار

باور به موفقیت، خود شامل داشتن دیدگاه‌های گوناگونی است. اولین باور درست که می‌خواهیم به آن اشاره کنیم این است که هیچ نتیجه بزرگی بدون تلاش به دست نمی‌آید. برخلاف باور نادرستی که می‌گوید فقط تلاش کافی است، واقعیت این است که شما باید تلاش کنید، مسیری را طی کنید و کوشش داشته باشید.

موفقیت تنها از طریق تلاش به دست نمی‌آید. باید تغییرات اساسی در زندگی‌تان اعمال کنید، بخشی‌هایی از زمان خود را برای یادگیری و رشد اختصاص دهید و برخی از محدودیت‌ها را بپذیرید. رسیدن به هدف نیازمند باور به موفقیت، تلاش مداوم و تغییرات مستمر است. به هیچ وجه نمی‌توان بدون گذراندن این مراحل به نتیجه‌ای بزرگ رسید.

نکته دیگر این است که در این مسیر، هر شکستی مقدمه‌ای برای پیروزی است. برخلاف باور غلط «موفقیت یک شبه به دست می‌آید»، باید بپذیرید که در این مسیر ممکن است شکست‌هایی نیز رخ دهند. اما این شکست‌ها نشانه‌ای از پایان مسیر نیستند.

بسیاری از افراد وقتی اولین شکست را تجربه می‌کنند، احساس می‌کنند که تمام تلاششان بی‌فایده بوده و دیگر نمی‌توانند ادامه دهند. اما افراد موفق به این شکل نمی‌بینند. شکست‌ها برای آن‌ها فرصتی برای یادگیری هستند. به جای اینکه از ادامه مسیر دست بکشند، آن‌ها از شکست‌هایشان درس می‌گیرند، دوباره بلند می‌شوند و ادامه می‌دهند.

آدم موفق به شکست‌ها به چشم فرصتی برای رشد نگاه می‌کند. او می‌داند که در مسیر موفقیت همواره ممکن است زمین بخورد، اما دوباره برمی‌خیزد و مسیر را ادامه می‌دهد. پس در نهایت، اگر باور به موفقیت را برای خود ایجاد کنید، به اندازه کافی تلاش کنید و راه درست را پیدا کنید، موفقیت در دستان شما خواهد بود.

دیدگاه آدم موفق

نکته بعدی این است که اگر شکستی در زندگیتان مدام تکرار می‌شود، بدانید که درسی در آن شکست وجود دارد که هنوز آن را یاد نگرفته‌اید. به عبارت دیگر، اگر یک اشتباه در حال تکرار است، این به این معناست که شما هنوز از آن درس استفاده نکرده‌اید. زمانی که آن درس را یاد بگیرید و درک کنید، دیگر آن اشتباه تکرار نخواهد شد. پس وقتی با تکرار مشکلات روبرو می‌شوید، دنبال درسی بگردید که باید از آن بگیرید و با فهمیدن آن، مسیر خود را به درستی تغییر دهید.

موفقیت در واقع نتیجه استراتژی درست است. شاید این جمله را شنیده باشید که «یک لشکر از گوسفندها با رهبری یک شیر می‌تواند یک لشکر شیر با رهبری گوسفند را شکست دهد.» چرا؟ چون رهبر است که استراتژی را تعیین می‌کند. رهبر است که تصمیم می‌گیرد چه اتفاقی بیفتد و چگونه حمله کند. او شخصی است که استراتژی جنگ را مشخص می‌کند. موفقیت نیز در نتیجه استراتژی صحیح به دست می‌آید. پس اگر جایی به نتیجه نرسیدید، باید استراتژی خود را تغییر دهید، نه کل مسیر را.

و در نهایت، یادتان باشد که شما مسئول واکنش به اتفاقات زندگی خود هستید. زمانی که این مسئولیت را به عهده بگیرید، فارغ از مشکلات اجتماعی، اقتصادی، یا وضعیت اطرافیان، زندگی شما تغییر خواهد کرد. آن وقت است که می‌توانید به موفقیت فکر کنید و اقدامات درستی را انجام دهید.

این تصورات و افکار تو هست که زندگیت رو میسازه! خیلی مواظب افکارت باش.

تو دوره رایگان توسعه مالی شرکت کن و بدون اینکه هزینه ای پرداخت کنی، یکبار برای همیشه با مفاهیم ذهنیت رشد و ایستا و باورهای غلط و محدودکننده آشنا شو تا بتونی به اهدافت برسی و هدف هات رو تیک بزنی✅

کاملا رایگان
30 جلسه 15 دقیقه ای
به صورت آنلاین
همراه کتاب کار فیزیکی و PDF
باورهای محدودکننده

نکته آخر: بسیاری از مردم در مسیر موفقیت، اهداف کوچکی تعیین می‌کنند و به آن می‌رسند، اما آدم‌های موفق هدف‌های بزرگ تعیین می‌کنند و با تمام وجود تلاش می‌کنند تا به آن برسند. موفقیت واقعی در این است که هدف‌های بزرگ تعیین کنید و با تمام توان خود برای رسیدن به آن تلاش کنید.

تمرین

برای تکمیل تمرین، جدول زیر می‌تواند به شما کمک کند تا باورهای محدودکننده خود را شناسایی کرده و اقداماتی برای تغییر آن‌ها طراحی کنید:

اقدامات اصلاحی برای تغییر این باور باور مخالف (مثبت) این باور چیست؟ چه کسانی در ذهن شما این باور را تقویت کرده‌اند؟ در چه مواردی این باور وجود داشته است؟ باور محدودکننده
1. تحقیق و مطالعه در مورد روش‌های جذب سرمایه. 2. ایجاد یک برنامه مالی دقیق. 3. مشاوره با افراد موفق در این زمینه. «من می‌توانم با برنامه‌ریزی، مدیریت منابع و جلب حمایت مالی به هدف‌های بزرگم برسم.» خانواده، دوستان که به دلایل مالی مرا محدود می‌کردند وقتی به شروع یک کسب‌وکار جدید فکر می‌کردم یا می‌خواستم سرمایه‌گذاری کنم مثال: «من نمی‌توانم موفق شوم چون منابع مالی ندارم»
1. شروع به یادگیری مهارت‌های جدید. 2. شرکت در دوره‌های آموزشی. 3. هدفگذاری برای یادگیری و رشد مستمر. «من می‌توانم با تلاش و یادگیری به هر سطحی که بخواهم برسم.» معلمان، دوستان در گذشته که من را دست کم می‌گرفتند وقتی می‌خواستم شغلی جدید پیدا کنم یا به دانشگاه بروم «من به اندازه کافی باهوش نیستم»
1. طراحی یک برنامه روزانه با اولویت‌های مشخص. 2. تمرکز بر کارهای ضروری و کاهش وظایف کم‌اهمیت. 3. استفاده از تکنیک‌های مدیریت زمان مثل تایم‌باکسینگ. «من می‌توانم با مدیریت زمان و اولویت‌بندی، برای اهدافم وقت بگذارم.» شلوغی زندگی روزمره و مسئولیت‌های مختلف هنگام شروع پروژه‌های بزرگ یا اهداف طولانی مدت «وقت کافی برای رسیدن به اهدافم ندارم»

در مطالب بعدی که درباره طرز فکر و روان‌شناسی نوین موفقیت صحبت می‌کنیم، به تفاوت‌های طرز فکر رشد و طرز فکر ایستا خواهیم پرداخت. طرز فکر رشد به این معناست که شما باور دارید که می‌توانید با تلاش و یادگیری، مهارت‌ها و توانایی‌های خود را بهبود دهید. این طرز فکر باعث می‌شود که شما در مواجهه با چالش‌ها، انگیزه و تلاش بیشتری برای بهبود داشته باشید، در حالی که طرز فکر ایستا بر این باور استوار است که مهارت‌ها و توانایی‌ها ثابت و غیرقابل تغییر هستند.

امیدواریم این تمرین به شما در شناسایی و تغییر باورهای محدودکننده‌تان کمک کند. از همراهی شما متشکریم و امیدواریم این تمرین برای شما مفید واقع شود!

این تصورات و افکار تو هست که زندگیت رو میسازه! خیلی مواظب افکارت باش.

تو دوره رایگان توسعه مالی شرکت کن و بدون اینکه هزینه ای پرداخت کنی، یکبار برای همیشه با مفاهیم ذهنیت رشد و ایستا و باورهای غلط و محدودکننده آشنا شو تا بتونی به اهدافت برسی و هدف هات رو تیک بزنی✅

کاملا رایگان
30 جلسه 15 دقیقه ای
به صورت آنلاین
همراه کتاب کار فیزیکی و PDF
باورهای محدودکننده

اشتراک گذاری این مقاله
محتوایی که در اینجا مطالعه خواهید کرد

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این تصورات و افکار تو هست که زندگیت رو میسازه! خیلی مواظب افکارت باش.

تو دوره رایگان توسعه مالی شرکت کن و بدون اینکه هزینه ای پرداخت کنی، یکبار برای همیشه با مفاهیم ذهنیت رشد و ایستا و باورهای غلط و محدودکننده آشنا شو تا بتونی به اهدافت برسی و هدف هات رو تیک بزنی✅