در بازارهای نوظهور، افزایش فعالیتهای صنعتی کشورها را در شرایط ناپایداری قرار داده و سازمانها را ملزم میکند تا اقداماتی را برای رفع نگرانیهای زیستمحیطی انجام دهند. بازاریابی سبز یا پایدار که از اوایل دهه 80 شهرت پیدا کرد، دریچهای به سوی تغییری جهانی و بزرگ برای رفع این نگرانیها و حفاظت از کره زمین بود.
بازاریابی سبز چیست؟
بازاریابی سبز میتواند شامل چندین چیز باشد، مانند ایجاد یک محصول سازگار با محیط زیست، استفاده از بستهبندی سازگار با محیط زیست، اتخاذ شیوههای تجاری پایدار، یا تمرکز تلاشهای بازاریابی بر پیامهایی که مزایای سبز یک محصول را به اشتراک میگذارند.
بازاریابی سبز میتواند گرانتر باشد، اما به دلیل افزایش تقاضا میتواند سودآور نیز باشد. برای مثال، محصولاتی که به صورت محلی در آمریکای شمالی تولید میشوند، گرانتر از محصولاتی هستند که در خارج از کشور با استفاده از نیروی کار ارزان تولید میشوند، اما ردپای کربن بسیار کمتری دارند، زیرا مجبور نیستند برای رسیدن به آمریکا در سراسر جهان پرواز کنند. برخی از صاحبان مشاغل و برخی از مصرفکنندگان به منافع زیستمحیطی بیشتر اهمیت میدهند، نه تفاوت قیمت.
LOHAS چیست؟
LOHAS مخفف سبک زندگی سلامت و پایداری است (Lifestyle Of Health And Sustainability). مصرفکنندگانی که ترجیح میدهند محصولات سبز را خریداری کنند، حتی اگر گرانتر باشند، در دسته “LOHAS” قرار میگیرند. در نتیجه بسیاری از کمپانیهایی که به دنبال اقدامات سبز و بازاریابی سبز هستند، از حامیان فعال این کمپین میباشند.
LOHAS یک بازار یکپارچه و به سرعت در حال رشد را برای کالاها و خدمات است که برای مصرفکنندگانی که احساس مسئولیت زیستمحیطی و اجتماعی بر تصمیمات خرید آنها تأثیر میگذارد، جذاب است.
این مصرفکنندگان حامیان فعال بهداشت محیط هستند. آنها همچنین سعی میکنند بر سایر مصرفکنندگان هم تأثیر بگذارند و آنها را تشویق به استفاده از چیزهایی کنند که به محیط زیست آسیب نمیرسانند.
روشهای بازاریابی سبز
علاوه بر ساخت یک محصول سازگار با محیط زیست، صاحبان مشاغل میتوانند کارهای دیگری را به عنوان بخشی از تلاشهای بازاریابی سبز خود انجام دهند. موارد زیر میتوانند بخشی از یک استراتژی بازاریابی سبز باشند:
- استفاده از کاغذ و جوهر سازگار با محیط زیست برای مواد بازاریابی چاپی
- نادیده گرفتن مواد چاپی به طور کلی و استفاده از بازاریابی الکترونیکی بجای آن
- داشتن برنامه بازیافت و روشهای دفع مسئولانه زباله
- استفاده از بستهبندی محصولات سازگار با محیط زیست
- استفاده از روشهای کارآمد بستهبندی و حمل و نقل
- استفاده از منابع انرژی سازگار با محیط زیست، مثل انرژی باد، انرژی خورشید
- استفاده از محصولات غذایی ارگانیک و طبیعی
- انجام اقداماتی برای جبران اثرات زیستمحیطی
- استفاده کمتر از پلاستیک (مثلاً استفاده از ظروف کاغذی بجای پلاستیکی)
مثالهای موفق از بازاریابی سبز
بازاریابی سبز نیازمند خلاقیت و نوآوری نیز میباشد. این نوع ابتکارات و سرمایهگذاریها برای ایجاد و حفظ یک برند بسیار ضروری میباشد. به هر حال، اجرای برنامههای قوی اجتماعی یا زیستمحیطی اغلب مستلزم هزینههای اضافی است که هر شرکتی قادر به تأمین آن نیست. برای شرکتهای بزرگ، این هزینهها به راحتی قابل تأمین است و حتی ممکن است بخشی از بودجه بازاریابی موجود شرکت باشد.
با این حال، برای شرکتهای کوچکتر، افزودن این هزینهها ممکن است به میزان قابل توجهی سودآوری یا دوام کسبوکار را مختل کند. شرکتهای زیادی در بازاریابی سبز موفق عمل کردهاند، که خلاقیتهای زیادی هم داشتهاند. در اینجا سه نمونه از آنها را بررسی میکنیم.
1. استارباکس
استارباکس (SBUX) به عنوان پیشرو در شیوههای بازاریابی سبز شناخته شده است. این شرکت در سالهای اخیر سرمایهگذاری زیادی در طرحهای مختلف اجتماعی و زیستمحیطی کرده است. به عنوان مثال، استارباکس در گزارش تأثیر اجتماعی جهانی 2019 خود گزارش داد که بیش از صد میلیون دلار برای توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر اختصاص داده است. این شرکت اکنون انرژیهای تجدیدپذیر کافی برای تأمین انرژی تمام فروشگاههای تحت مدیریت شرکت خود در سراسر آمریکای شمالی و بریتانیا خریداری میکند.
این شرکت همچنین ابتکاراتی داشته که تأثیر اجتماعی زیادی داشتهاند. مانند دستاورد کالج استارباکس. از طریق این پروژه، بسیاری از کارکنان استار باکس مستقر در آمریکا که بیش از ۲۰ ساعت در هفته کار میکنند، واجد شرایط دریافت شهریه کاملاً پرداختشده برای مدرک کارشناسی در دانشگاه ایالتی آریزونا هستند. این پروژه و نیز تعهدات مشابه در زمینههایی که مربوط به استخدام سربازان قدیمی است، بخش مهمی از ابتکارات بازاریابی سبز استارباکس را تشکیل دادهاند.
2. IKEA
این برند یکی از بهترین نمونههای بازاریابی سبز است. این برند میگوید: “ما معتقدیم که مردم باید احساس قدرت کنند تا پایدارتر زندگی کنند، به همین دلیل است که ما بر روی تغییرات الهامبخش با طراحی محصول مقرونبهصرفه، قابل بازیافت و انرژی کارآمد تمرکز میکنیم”. از اقدامات سبز این کمپانی میتوان به ایجاد صدها جنگل و کاشت میلیونها درخت اشاره کرد. همچنین این کمپانی در تمام ساختمانهای خود از پنلهای خورشیدی استفاده میکند. همچنین از توربینهای بادی برای تولید انرژی بهره میگیرد.
3. Timberland
اگر اهل مد و فشن باشید حتماً نام تیمبرلند را شنیدهاید. این برند به خاطر کیفیت فوقالعاده در پوشاک بسیار مشهور است. این برند از حامیان برتر LOHAS میباشد که بالاتر درباره آن صحبت کردیم. چیزی که تیمبرلند را در بازاریابی سبز بسیار جذاب میکند این است که تمامی محصولات این برند از مواد ارگانیک و طبیعی ساخته میشوند.
مزایا و معایب بازاریابی سبز
جهان در حال تغییر است. چه کسی معتقد باشد که تغییرات آب و هوایی توسط انسان ایجاد میشود یا ناشی از یک فرآیند طبیعی است، واقعیت این است که همه ما میتوانیم کاری انجام دهیم تا به حفظ زیبایی سیاره خود کمک کنیم. استفاده عاقلانه از منابع چیزی است که برای بسیاری مهم شده است، به همین دلیل است که مزایا و معایب بازاریابی سبز امروزه مورد توجه بسیاری از برندها قرار گرفته است.
7 مزیت بازاریابی سبز
1. یک راه سریع برای شهرت یک برند است
امروزه خیلی از افراد میخواهند بدانند که محصول یا خدمت شما چطور به محیط زیست کمک میکند. نسل جدید به دنبال چیزی فراتر از سود تجارت است و میخواهد هرروز تغییری کوچک در جهان ایجاد کند. بازاریابی سبز میتواند این اصول را به شیوهای مؤثر به اشتراک بگذارد.
2. در صنعت خود پیشرو باشید
بازاریابی سبز در هر صنعتی اولویت ندارد. اگر برند شما بتواند رهبری را بر عهده بگیرد و یکی از اولین کسانی باشد که نشان میدهد نگرانیهای زیستمحیطی مهم هستند، این شانس وجود دارد که تأثیر بیشتری با پیام بازاریابی خود داشته باشید. این به تخصص برند شما میافزاید و مشتریان بالقوه بیشتری را تشویق میکند تا برای مشاوره، سرمایهگذاری، و ارائه محصول یا خدمت به سراغ شما بیایند.
3. میتوانید سطوح بالاتری از وفادارسازی مشتری را انجام دهید
زمانی که شما سود اولیهای که به دست آوردهاید را دوباره سرمایهگذاری میکنید، فرصتهای بیشتری ایجاد میشود تا مردم از شما حمایت کنند در نتیجه سود بیشتری به دست میآورید. مثلاً اگر شما یک پنی به افراد نیازمند کمک کنید در حالی که 7 دلار سود کردهاید، افراد تلاش شما را برای بازاریابی بسیار خودخواهانه و ارزان میبینند. اگر تلاشهای شما واقعی باشد و مقادیری که میدهید معقول باشد، بازاریابی سبز میتواند فوقالعاده مؤثر باشد.
4. اهرم ایجاد میکنید
وقتی بازاریابی سبز شما قادر به ایجاد تخصص و وفاداری باشد، اهرم محلی و منطقهای ایجاد میکنید. فروشندگان، رهبران جامعه، توزیعکنندگان، همه آنها شروع به کمک به ترویج کسبوکار شما میکنند زیرا رابطه با شما برای آنها سودآور است. در کل هر چه بتوانید به طور واقعی سبزتر باشید، میتوانید مؤثرتر باشید.
5. میتوانید حاشیه سود خود را افزایش دهید
وقتی ارزش پیشنهادی بالاتر باشد، مردم مایلاند برای یک محصول هزینه بیشتری بپردازند. بازاریابی سبز این ارزش پیشنهادی را افزایش میدهد. زیرا به مصرفکنندگان اجازه میدهد تا از طریق تلاشهای شما جبران کنند و بتوانند احساس کنند در خریدهای خود به دیگران و محیط زیست کمک میکنند. به این ترتیب به صورت بالقوه میتوانید قیمتها را بالا ببرید یا لوازم جانبی و خدمات تکمیلی ارائه دهید، به این ترتیب حتی فروشتان هم به واسطه ارزش ایجادشده بالاتر میرود.
6. رقابت را آسانتر میکند
این امر به ویژه در صورتی صادق است که بتوانید از طریق بازاریابی سبز خود ثابت کنید که محصولات شما مطابق یا فراتر از محصولات غیر سبز مشابه موجود در بازار امروزی است. به این ترتیب در چشم مخاطب هدف خود بسیار مطلوب به نظر میرسید، چرا که بر چندین جنبه ارزشمند به صورت همزمان کار کردهاید.
7. احساسات خوبی در مخاطب ایجاد میکند
هر شخصی که با کمپین بازاریابی سبز شما مواجه میشود، حتی اگر در آن لحظه خرید نکند، حس خوبی از تلاشهای ایجاد ارزش شما خواهد داشت و احتمال خرید آن شخص در کمپینهای بعدی بالاتر میرود.
معایب بازاریابی سبز
1. شک و تردید وجود دارد زیرا بسیاری این کار را انجام میدهند
برندهای بسیاری وجود دارند که ادعای سبز بودن میکنند در حالی که واقعاً سبز نیستند. به این عمل سبزشویی هم گفته میشود که در ادامه مقاله حتماً به آن خواهیم پرداخت.
2. بازاریابی سبز میتواند بسیار گران باشد
قرار نیست همه با تلاشهای بازاریابی سبز شما، چه در داخل و چه در خارج، موافق باشند. به این دلیل که هرکسی در مورد اینکه چه چیزی سبز است و چه چیزی سبز نیست، تصورات قبلی خود را دارد. اگر تلاشهای بازاریابی شما با باورها و احساسات شخصی افراد مطابقت نداشته باشد، آنها حصاری میسازند و متأسفانه برند شما در طرف دیگر آن حصار قرار میگیرد.
3. کمپین بازاریابی سبز میتواند بسیار پیچیده شود
پاینکه چگونه برند شما تأثیر منفی بالقوهای بر روی کره زمین ایجاد میکند میتواند بسیار پیچیده باشد. برای تعیین این تأثیر و اینکه چگونه میتوان آن را اصلاح کرد، ممکن است به تحقیقات طولانی نیاز باشد. زمانی که دادههای خوبی به دست آوردید باید تعهد کاملی به تغییر جهت خود داشته باشید تا در قدم بعدی بتوانید به مسائل اصلی رسیدگی کنید. از آنجایی که هیچ تضمینی وجود ندارد که این تلاشها درآمد ایجاد کند، پذیرش هزینههای مربوطه میتواند دشوار باشد.
4. ادراک مردم از نحوه کار شما میتواند بر نحوه برخورد آنها با برند شما تأثیر بگذارد
بسیاری از محصولات یا خدماتی که از طریق بازاریابی سبز ارائه میشوند اغلب گرانتر از محصولات غیر سبز هستند و حتی ممکن است برخی معتقد باشند که اثربخشی کمتری هم نسبت به محصولات غیر سبز دارند.
5. بازاریابی سبز میتواند مقاومت زیادی ایجاد کند
همه افراد تغییر را دوست ندارند. مردم در مسیر خود قرار میگیرند، به عادتها و روالهای روزمرهشان عادت میکنند، وقتی تغییری در این روزمرگیها ایجاد میشود احساس خوبی ندارند. بنابراین ممکن است افراد تمایل به پذیرش محصول یا خدمت شما را نداشته باشند و بخواهند بیشتر در مورد آن فکر کنند.
6. به روز بودن با بازاریابی سبز میتواند دشوار باشد
اگر به خاطر داشته باشید زمانی بهترین کاری که میتوانستید برای سبز بودن انجام دهید، این بود که از کاغذهای کاهی و بازیافتی استفاده کنید یا با دوچرخه تردد کنید. برای اینکه در این بازار حرفی برای گفتن داشته باشید، باید به روز باشید و پیشنهادات جدیدی ارائه بدهید. مثلاً در این بازار کسانی که تلاشهای خود را برای استفاده از نیروی باد، تکنیکهای بام سبز و سایر تکنیکهای مدرن سازگار با محیط زیست افزایش دادهاند، تأثیر بیشتری خواهند گذاشت.
7. بازاریابی سبز هنوز یک مفهوم نسبتاً جدید است
پاین بدان معناست که سبز بودن بسیار راه حل سودآوری نیست. ممکن است بازاریابی سبز همیشه از نقطه نظر سود موفق نباشد، اما تأثیرات اجتماعی و زیستمحیطی مثبت میتواند تأثیری ماندگار بر جای بگذارد.
شستوشوی سبز
برخی از بازاریابان سعی میکنند رویکرد بازاریابی سبز را برای محصولاتی که واقعاً سبز نیستند استفاده کنند، چرا که در غیر این صورت مشتری چندانی برای محصولاتشان نمییابند. آنها سعی میکنند محصولات خود را به عنوان گزینهای بهتر برای محیط زیست توصیف کنند، در حالی که واقعاً نیستند.
نمونهای از این موارد زمانی است که یک شرکت از رنگ سبز در بستهبندی خود استفاده میکند یا از کلمه سبز در جایی در پیام خود استفاده میکند، در حالی که چیز به خصوصی برای سازگاری با محیط زیست در مورد محصول آنها وجود ندارد. شستوشوی سبز نهتنها گمراهکننده است، بلکه میتواند به اعتبار یک شرکت نیز آسیب برساند. اگر مصرفکنندگان میخواهند مطمئن شوند که واقعاً یک محصول سبز میخرند، باید به دنبال گواهیهای رسمی درجشده در بستهبندی محصول باشند.
همچنین بهتر است که یک مدیر بازاریابی بتواند به بهترین نحو بازاریابی سبز را انجام بدهد و به وظایف خود آگاه باشد. در مقاله وظایف مدیر بازاریابی به طور مفصل در این باره صحبت کردهایم.
کلام پایانی
مزایا و معایب بازاریابی سبز نشان میدهد که میتواند راهی مثبت برای تعامل با مشتریان باشد، اما بدون ریسک نیست. بازاریابی سبز فریبکارانه (شستوشوی سبز)، میتواند به سرعت و با ویرانگری بزرگ نتیجه معکوس داشته باشد. با انجام تحقیقات کامل و همراه کردن همه سهامداران برای محدود کردن موارد منفی، ریسک را برای بازاریابی سبز مدیریت کنید.
این رویکرد واقعاً میتواند جهان را تغییر دهد. به خصوص با تغییرات دمای کره زمین و افزایش آلودگیهایی که انسانها بر روی زمین ایجاد کردهاند. در مقالههای گذشته درباره انواع بازاریابی، بازاریابی درونگرا، بازاریابی محتوا، بازاریابی چریکی، بازاریابی ویروسی، بازاریابی تلفنی، بازاریابی موبایلی و… صحبت کردهایم که نگاهی به آنها نمیتواند خالی از لطف باشد.
برای دریافت مطالب جدید در پیج اینستاگرام و کانال تلگرام جاوید مقدم عضو شوید.
حتما نظراتتان را زیر این مطلب بنویسید.