fav-logo

جاوید مقدم

Search
Close this search box.

وبلاگ

بلاگ توسعه فردی

چرایی زندگی

reason-of-living

چرایی زندگی

آیا شما هم گاهی به چرایی زندگی خود فکر می‌کنید؟ آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که واقعاً رسالت و هدف زندگیتان چیست؟ آیا همچنان در تلاش برای کشف چرایی زندگی و هدف خود هستید؟ حتی ممکن است تصور کنید که کاملاً متفاوت از دیگران هستید، اما هنوز سردرگم هستید که باید چه کار کنید. این مقاله را تا انتها دنبال کنید تا به خودشناسی بیشتری برسید و چرایی زندگی خود را پیدا کنید.

آیا شما هدف دارید؟

آیا هدف دارید؟

برای چندین دهه، روانشناسان چگونگی توسعه اهداف بلندمدت و معنادار در طول زندگی ما را بررسی کرده‌اند. اهدافی که انگیزه رسیدن به هدف را تقویت می‌کنند، اهدافی هستند که به طور بالقوه می‌توانند روی زندگی افراد دیگر هم تأثیر بگذارند و زندگی آن‌ها را تغییر دهند، مانند راه‌اندازی یک سازمان، تحقیق و کشف درمان یک بیماری، یا آموزش خواندن به کودکان.

در واقع، به نظر می‌رسد که کشف چرایی زندگی و احساس هدف در انسان‌ها تکامل یافته است تا بتوانیم کارهای بزرگی را با هم انجام دهیم. در واقع می‌توان گفت که پی بردن به چرایی زندگی و داشتن هدف با سلامت جسمی و روانی انسان در ارتباط است. هدف به معنای تکاملی تطبیقی است. هم به افراد و هم به گونه‌ها کمک می‌کند تا انگیزه‌ای برای ادامه زندگی داشته باشند.

به نظر می‌رسد بسیاری بر این باورند که هدف از مواهب خاص شما ناشی می‌شود (هر انسانی دارای موهبت و استعداد خاصی است که او را از دیگران متمایز می‌کند) و شما را از دیگران متمایز می‌کند. اما این تنها بخشی از حقیقت است. جالب است بدانید بحران هدف می‌تواند نشانه‌ای از انزوا باشد چرا که چرایی زندگی و اهداف ما در ارتباط با دیگران رشد می‌کنند. زمانی که شما مسیر خودتان را پیدا کردید، قطعاً با جامعه‌ای از افراد مواجه خواهید شد که هم‌مسیر و هم‌هدف با شما هستند.

از آنجایی که همه ما به دنبال هدف زندگی خود هستیم، در اینجا پنج راه برای غلبه بر انزوا و کشف هدف خود در زندگی آورده شده است:

۱. مطالعه

در مسیر یافتن چرایی زندگی، خواندن ما را با افرادی که هرگز نخواهیم شناخت، در زمان و مکان مرتبط می‌کند. طبق تجربه‌ای که تحقیقات می‌گوید مطالعه، با حس معنا و هدف مرتبط است. (نکته: «معنا» و «هدف» ساختارهای علمی-اجتماعی مرتبط اما مجزا هستند. هدف بخشی از معناست; معنا مفهومی بسیار گسترده‌تر است که معمولاً شامل ارزش، کارآمدی و ارزش شخصی نیز می‌شود.)

به عنوان مثال، در مقاله‌ای در سال ۲۰۱۰، لزلی فرانسیس گروهی متشکل از ۲۶۰۰۰ نوجوان را در سراسر انگلستان و ولز مورد مطالعه قرار داد و دریافت کسانی که کتاب مقدس را بیشتر می‌خوانند، تمایل بیشتری به کشف چرایی زندگی و داشتن هدف دارند. در بررسی مطالعات تجربی، ریموند ای. مار و همکارانش ارتباطی بین خواندن شعر و داستان و احساس هدف در نوجوانان یافتند.

آن‌ها بر این باور هستند که خواندن داستان‌های تخیلی به نوجوانان اجازه می‌دهد تا درباره کل زندگی شخصیت‌ها استدلال کنند و به آن‌ها بینش خاصی نسبت به طول عمرشان می‌دهد، بدون اینکه مجبور باشند بیشتر زندگی خود را به طور کامل گذرانده باشند. با دیدن هدف در زندگی افراد دیگر، نوجوانان به احتمال زیاد آن را در زندگی خود می‌بینند. در این معنا، هدف یک عمل تخیل است.

بنابراین، اگر در زندگی خود دچار بحران هدف هستید، به کتاب‌فروشی یا کتابخانه یا دانشگاه بروید. کتاب‌هایی را پیدا کنید که برایتان مهم هستند و ممکن است به شما کمک کنند تا ببینید چه چیزی در زندگیتان اهمیت دارد.

مطالعه

۲. از دردها برای کمک به دیگران استفاده کنید

البته یافتن چرایی زندگی و هدف‌یابی فقط یک جست‌وجوی فکری نیست. این چیزی است که ما باید احساس کنیم. به همین دلیل است که از رنج، چه خود ما و چه دیگران می‌توانیم رشد کنیم.

کزیا ویلینگهام در کوروالیس اورگان، در فقر بزرگ شد، خانواده‌اش از خشونت خانگی متلاشی شده بود. او می‌گوید: «هیچ‌کس در مدرسه مداخله نکرد یا به مادرم، خودم یا برادرم کمک نکرد و هیچ‌کس از ما حمایت نکرد، زمانی که من فقیر بزرگ می‌شدم، شرمنده بودم و مطمئن بودم که وجود من یک اشتباه بود. در خیابان‌ها می‌دویدم، مدرسه نمی‌رفتم، با غریبه‌ها رابطه جنسی داشتم و از هر دارویی که به دستم می‌رسید سوءاستفاده می‌کردم.»

وقتی کزیا ۱۶ ساله بود، در یک دبیرستان جایگزین ثبت نام کرد که «من را به این باور رساند که گزینه‌ها و راهی برای رهایی از فقر دارم». او راه خود را به دانشگاه رساند و توجهش مخصوصاً به سوی بچه‌هایی که “مشکلات” داشتند جلب شد، بچه‌هایی که شرایطی مانند خودش داشتند. او می‌گوید:

می‌خواهم بچه‌هایی که مثل من بزرگ شده‌اند بدانند که باید چرایی زندگی خود را پیدا کنند و بدانند که آینده‌ای در پیش دارند. من می‌خواهم آن‌ها بدانند که باهوش هستند، حتی اگر استانداردهای آکادمیک دولتی را برآورده نکنند. من می‌خواهم آن‌ها بدانند که آن‌ها به اندازه هر انسان دیگری که در شرایط ممتازتری متولد می‌شود خوب و ارزشمند هستند، چون هستند و پیام‌های لعنتی زیادی وجود دارد که خلاف آن را به آن‌ها می‌گوید.

گاهی اوقات، درد شخص دیگری می‌تواند ما را به هدفی برساند. زمانی که کریستوفر پپر سال آخر دبیرستان بود، دوستش با حالتی آشفته در حالی که می‌لرزید و گریه می‌کرد به او گفت که توسط یکی از همکلاسی‌هایش مورد تجاوز قرار گرفته است. کریستوفر می‌گوید: «تا آنجا که می‌توانستم دلداری دادم، آن گفت‌وگو را ترک کردم و قول دادم کاری انجام دهم تا این اتفاق برای دیگران نیفتد.»

او با تبدیل شدن به یک معلم تجاوز جنسی در کالج و سپس یک مربی جنسی در مدارس دولتی سانفرانسیسکو، به این وعده عمل کرد. بخشی از پاسخ برای یافتن چرایی زندگی، همان‌طور که در ادامه خواهیم دید، ممکن است مربوط به احساسات و رفتارهایی باشد که در خود پرورش می‌دهیم.

۳. بزرگی، قدردانی و نوع‌دوستی را در خود پرورش دهید

برخی از احساسات و رفتارهایی که سلامتی و رفاه را ارتقا می‌دهند نیز می‌توانند حس هدف را تقویت کنند؛ به‌ویژه بزرگی، قدردانی و نوع‌دوستی.

چندین مطالعه انجام‌شده توسط داچر کلتنر از مرکز علمی Greater Good نشان داده‌اند که تجربه بزرگی باعث می‌شود احساس کنیم به چیزی بزرگ‌تر از خودمان متصل هستیم و بنابراین می‌تواند پایه‌های عاطفی را برای احساس هدف و کشف چرایی زندگی فراهم کند.

البته، بزرگی به خودی خود هدفی در زندگی به شما نمی‌دهد. این کافی نیست که فقط احساس کنید که بخش کوچکی از چیزی بزرگ هستید. شما همچنین باید برای ایجاد تأثیر مثبت بر جهان احساس انگیزه کنید. اینجاست که قدردانی و سخاوت وارد عمل می‌شود. کندال برانک روانشناس، یک متخصص پیشرو می‌نویسد: ممکن است پرورش هم‌زمان هدف با پرورش طرز فکر سپاسگزار غیرمعمول به نظر برسد، اما اتفاقاً در این صورت است که هردو پرورش می‌یابند.

همان‌طور که تحقیقات ویلیام دیمون، رابرت امونز و دیگران نشان داده است، کودکان و بزرگ‌سالانی که قادر به شمارش نعمت‌های خود هستند، به احتمال زیاد سعی می‌کنند به دنیای فراتر از خودشان کمک کنند. این احتمالاً به این دلیل است که اگر بتوانیم ببینیم دیگران چگونه دنیای ما را به مکانی بهتر تبدیل می‌کنند، انگیزه بیشتری برای کمک به دیگران خواهیم داشت.

دلیل و چرایی زندگی

در اینجا به نوع‌دوستی می‌رسیم. در این مرحله، تردید کمی وجود دارد که کمک به دیگران با یک زندگی معنادار و هدفمند همراه است. برای مثال، در یک مطالعه، داریل ون تونگرن و همکارانش دریافتند افرادی که رفتارهای نوع‌دوستانه‌تری دارند، مانند داوطلب شدن یا اهدای پول، تمایل بیشتری به داشتن هدف در زندگی و یافتن چرایی زندگی دارند.

جالب اینجاست که به نظر می‌رسد قدردانی و نوع‌دوستی با هم برای ایجاد معنا و هدف همکاری می‌کنند. در آزمایش دوم، محققان به‌طور تصادفی تعدادی از شرکت‌کنندگان را برای نوشتن نامه‌های سپاسگزاری اختصاص دادند و آن افراد بعداً احساس هدفمندتری را گزارش کردند. کار جدیدتر کریستینا کارنز و همکارانش نشان داد که نوع‌دوستی و قدردانی از نظر عصبی به هم مرتبط هستند و مدارهای پاداش مشابهی را در مغز فعال می‌کنند.

۴. به آنچه دیگران در مورد شما قدردانی می‌کنند گوش دهید

تشکر کردن می‌تواند به شما کمک کند تا هدف خود را پیدا کنید. اما شما همچنین می‌توانید هدفی را در چیزی که مردم از شما تشکر می‌کنند بیابید. مانند کزیا ویلینگهام، شاون تیلور دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشت و همچنین به کار با بچه‌هایی که مشکلات رفتاری شدید داشتند، جذب شد. او اغلب احساس می‌کرد که کار به بن‌بست رسیده است.

او می‌گوید فکر می‌کردم حرفه‌ای که انتخاب کرده‌ام را دوست دارم. یک روز، دختری که پنج سال قبل با او کار کرده بود با او تماس گرفت. شاون می‌گوید که چگونه به تغییر زندگی‌اش کمک کردم و او از من خواست در روز عروسی‌اش او را تا محراب همراهی‌اش کنم. شاون در تمام این پنج سال حتی به او فکر نکرده بود. او می‌گوید من می‌دانستم که این مسیر من است. هدف من کار جوانان بود.

اگرچه هیچ تحقیقی وجود ندارد که مستقیماً بررسی کند که چگونه سپاسگزاری ممکن است حس هدف را تقویت کند، ما می‌دانیم که قدردانی روابط را تقویت می‌کند و همان‌طور که بسیاری از این داستان‌ها نشان می‌دهند این‌ها اغلب منبع هدف ما هستند.

۵. جامعه را بیابید و بسازید

ما اغلب می‌توانیم احساس هدف خود را در افراد اطراف خود پیدا کنیم. بسیاری از مردم به من در مورد یافتن هدف در خانواده گفتند. آرت مک‌گی هم‌زمان با مطالعه‌اش، هدف خود را – تلاش برای عدالت اجتماعی و نژادی – در «عشق و احترام به پدر سخت‌کوش» پیدا کرد. افراد شاغلی مثل او لیاقت خیلی بهتری را داشتند.

جودی سوگرمن بروزان، سازمان‌دهنده محیط ‌زیست و عدالت اجتماعی، بر این باور است که” باید جهان را در مکانی بهتر از آنچه که من به آن وارد شدم، ترک کنم. او می‌گوید که مادر شدن این چرایی زندگی من و هدفم را تقویت کرد (این دنیای آن‌ها و بچه‌هایشان خواهد بود). این موضوع قطعاً بر نحوه تربیت فرزندانم نیز تأثیر می‌گذارد (می‌خواهم بچه‌های ضد نژادپرست، فمینیست و رادیکال تربیت کنم که بخواهند به مبارزه ادامه دهند و رهبر باشند).”

البته، بچه‌های ما ممکن است هدف ما را قبول نکنند. امبر کانتورنا توسط والدینی هدفمند که مسیحیان راستگرا بودند بزرگ شد. مادرم همیشه ما را درگیر مسائلی می‌کرد که همه در درون حباب مسیحی محافظه‌کارانه بود. نکته مهمی که وجود دارد این است که نباید بگذارید برای رسیدن به چرایی زندگی و هدف چیزی شما را محدود کند و در حباب نگه دارد.

چرا می‌خواهید چرایی زندگی و هدفتان را پیدا کنید؟

در نهایت، شما با یافتن چرایی زندگی خود در حال تلاش برای بهبود زندگی و انجام هدف خود هستید. به معنای دقیق‌تر، شما می‌خواهید به فرد بهتری تبدیل شوید.

چرا می‌خواهید چرایی زندگی و هدفتان را پیدا کنید؟

شما می‌خواهید صبح با هیجان از خواب بیدار شوید و با تشنگی برای ساختن زندگی‌ای که از کودکی آن را احساس نکرده‌اید از رختخواب بپرید. این انگیزه برای بیدار شدن از خواب، در فرهنگ ژاپنی ایکیگای نام دارد.

هدف شما می‌تواند نیروی محرکه این امر باشد. اگر احساس می‌کنید گم شده‌اید، حس هدف شما می‌تواند ارتباط شما با چیزی بزرگ‌تر باشد، چیزی که به شما امکان می‌دهد واقعاً تفاوت ایجاد کنید. برای پیدا کردن آن، فقط به این سؤال پاسخ دهید:دچرا می‌خواهید هدف خود را در زندگی پیدا کنید؟ هر چیزی را که به ذهنتان می‌آید یادداشت کنید یا به خاطر بسپارید.

اهمیت یافتن چرایی زندگی و هدف

آیا تا به حال در اتاقی تاریک و بدون منبع نور از خواب بیدار شده‌اید؟ آیا موفق به انجام کار ارزشمندی شدید؟ زندگی بدون هدف مشخص و یافتن چرایی زندگی دقیقاً مانند ماندن در این اتاق تاریک است.

اکثریت مردم به این شکل زندگی می‌کنند. برای داشتن یک زندگی معنادار باید هدف خود را پیدا کنید. در اینجا اهمیت یافتن هدف و چگونگی کمک به بهبود کیفیت زندگی شما را آورده‌ایم:

۱. چه چیزی شما را وادار به یافتن چرایی زندگی می‌کند؟

قطعاً شما بی‌هدف برای خواندن این مقاله نیامده‌اید. قطعاً شما کنجکاو شده بودید و علاقه شما باعث ادامه خواندن مقاله شد. بنابراین نمی‌توان گفت که این یک مطالعه تصادفی یا بی‌معنی بوده است.

شما می‌توانستید زندگی عادی خود را با خواندن یا گوش دادن به چیز دیگری سپری کنید. اما چه چیزی باعث شد که بخواهید بیشتر در مورد چرایی زندگی خود بدانید؟ چه چیزی ذهن شما را برای توجه به این موضوع تحریک کرد؟

در ظاهر، کلیک روی این پست یک عمل تصادفی بود. اما در واقع ذهن شما این‌طور کار نمی‌کند. بنشینید و به مسیری که شما را به این نقطه رساند فکر کنید.

۲. داشتن هدف زندگی را معنادار می‌کند

هدف شما دلیلی است که هر روز صبح از خواب بیدار می‌شوید. زندگی بدون هدف مشخص می‌تواند خسته‌کننده شود و رضایت‌بخش نباشد. هنگامی که هدف خود را پیدا و درک کردید، زندگی شما دیگر مثل قبل نخواهد شد.

شما شروع به جذب چیزهایی خواهید کرد که همیشه می‌خواستید در زندگی خود داشته باشید. شما سلامت، ثروت و آرامش خاطر خواهید داشت. به یاد داشته باشید، همه چیز از درون شروع می‌شود. دنیای بیرونی شما بازتاب روشنی از دنیای درون شماست.

یک زندگی بی‌هدف همیشه ترس، نگرانی و فقر را به دنبال دارد. از آنجایی که می‌خواهید زندگی معناداری داشته باشید، به الگوهای فکری خود توجه کنید و هر روز چند دقیقه را برای یافتن و روشن شدن هدف خود اختصاص دهید.

اهداف

۳. یافتن چرایی زندگی و زندگی هدفمند به شما این امکان را می‌دهد که خود را در سطح عمیق‌تری درک کنید

همه ما فکر می‌کنیم که خودمان را می‌شناسیم. اما تنها تعداد کمی از ما خود را در سطح عمیق‌تری درک می‌کنند. شناخت خود به شما کمک می‌کند اعتماد به نفس داشته باشید و کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشید. همان‌طور که برای چرایی زندگی و هدف واقعی خود تلاش می‌کنید، به ویژگی‌های برجسته و استعدادهای پنهان خود پی خواهید برد. در این فرآیند، شما نقاط قوت و ضعف خود را خواهید یافت و از آن‌ها استفاده خواهید کرد.

با پذیرفتن خود به همان شکلی که هستید و انجام هر کاری که در توان دارید برای بهبود خود پیش بروید و بدانید که ماجراجویی و اعتماد به نفس را به زندگی خود جذب خواهید کرد.

۴. شما باورهای محدودکننده خود را به چالش خواهید کشید

هدف همیشه از میل عمیق به یک موقعیت خاص ناشی می‌شود. در بیشتر موارد، کسی که آرزوی تبدیل شدن به آن را دارید ممکن است خیلی از زندگی‌ که در حال حاضر دارید دور باشد.

به همین دلیل، متوجه خواهید شد که آیا هدف شما با تمام منابع و مهارت‌هایی که در حال حاضر فاقد آن هستید، می‌تواند در زندگی شما محقق شود یا خیر. هدف شما بسیار قدرتمند است، زیرا شما را به شیوه‌ای خوب به چالش می‌کشد.

این به شما کمک می‌کند تا مهارت‌های خود را توسعه دهید یا بهبود بخشید و منابع مورد نیاز خود را پیدا کنید. ایجاد چارچوب مجدد در باورهای محدودکننده، تنها کاری است که باید انجام دهید تا زندگی خود را متحول کنید. همان‌طور که قبلاً گفتیم، دنیای بیرونی شما بازتابی از دنیای درون شماست. بنابراین، شما باید چرایی زندگی و هدف خود را کشف کنید.

آنچه برای یافتن هدف خود به آن نیاز دارید

قبل از هر تلاش بزرگ (فیزیکی یا ذهنی)، باید مطمئن شوید که ابزار و لوازمی که شما در اختیار دارید به خوبی کار می‌کنند. برای این جست‌وجو، ابزارها ساده هستند: شما به یک خودکار و تکه کاغذ، یک حافظه فعال و درایو نیاز دارید تا آنچه را که می‌خواهید پیدا کنید، کشف کنید.

آنچه برای یافتن هدف خود به آن نیاز دارید

قبل از رفتن به سراغ موارد مورد نیاز، چند چیز وجود دارد که باید ابتدا به آن‌ها بپردازید. به این موارد به عنوان اصول مهم رفتاری برای تلاش خود فکر کنید.

  • من از کار سخت و تلاش طاقت‌فرسایی که برای کشف کارهای بزرگ زندگی من لازم است استقبال می‌کنم.
  • من می‌دانم که چگونه می‌توانم هدف و چرایی زندگی خود را پیدا کنم، ممکن است مستقیماً مشخص نباشد، اما برای یافتن آن زمان می‌گذارم.
  • من معتقدم یافتن هدفم کاملاً ممکن است.
  • من می‌دانم که یافتن هدف و چرایی زندگی من ممکن است منجر به تغییرات بزرگ (مثبت) در زندگی خودم و دیگران شود.
  • می‌دانم که یافتن چرایی زندگی و هدفم این قدرت را به من می‌دهد که سرنوشت خود را شکل دهم.

هنگامی که اجازه دادید موارد تأکیدی بالا حل شود، آماده حرکت هستید. حالا ابزارهای شما تیزتر شده‌اند، و ذهن شما آماده است، زیرا به این فکر می‌کنید که چگونه هدفتان را پیدا کنید. اما اگر کسی هستید که کارها را به تعویق می‌اندازد، ممکن است شروع کار برایتان دشوار باشد.

راهنمای گام به گام برای شروع یافتن چرایی زندگی و هدف خود

۱. به صدای ندای درون خود گوش دهید

هنگامی که برای اولین بار شروع به فرو رفتن در افکار و خواسته‌های خود می‌کنید تا به چرایی زندگی خود برسید، مقاومت اولیه و ترس فراگیر از ناشناخته‌ها وجود خواهد داشت. اولین اژدهای درونی که ممکن است با آن روبرو شوید احتمالاً باورهای درونی شما خواهد بود. آن‌ها ممکن است سعی کنند شما را متوقف کنند یا به شما بگویند که دیوانه هستید که دارید سعی می‌کنید هدف خود را پیدا کنید.

حتی ممکن است با افکار منفی درون خود روبرو شوید که به شدت شما را تخریب می‌کنند، مثلاً اینکه “شما لیاقت داشتن هدف را ندارید” یا “شما هرگز چیزی را که به دنبالش هستید پیدا نخواهید کرد.” برای مبارزه با گفتگوی درونی خود، ابتدا باید متوجه شوید که در حال وقوع است. هنگامی که شما شروع به توجه واقعی به افکاری که در ذهنتان در حال چرخش هستند، می‌کنید، آن‌ها قدرت خود را از دست می‌دهند. آن‌ها قدرت خود را با عمل کردن در زیر سطح به دست می‌آورند، بنابراین هنگامی که نور آگاهی را بر آن‌ها بتابانید، کنترل خود را بر شما از دست می‌دهند.

هنگامی که با این اژدهای درونی آشنا شدید، کشتن آن‌ها آسان‌تر خواهد بود. در مرحله بعد، اگر واقعاً می‌خواهید یاد بگیرید که چگونه چرایی زندگی و هدفتان را پیدا کنید، باید برای اصلاح گفتگوی درونی خود اقدام کنید. مثلاً: وقتی با باوری مواجه شدید که تهدیدی برای توقف سفر شماست، یک نفس عمیق بکشید، در درون خود با آن روبرو شوید و سپس به هر حال اقدام کنید.

این به شما می‌آموزد که عضله شجاعت خود را تقویت کنید و این شجاعت قلب محور به شما چیزی می‌دهد که در طول تلاش نامشخص خود به آن تکیه کنید. این در نهایت سلامت روان شما را به طور کلی بهبود می‌بخشد.

۳ سؤال کلیدی برای تعیین چرایی زندگی و هدف خود

3 سؤال کلیدی برای تعیین چرایی زندگی و هدف خود

برای شروع سفر خود برای رسیدن به چرایی زندگی و پاسخ دادن به “هدف زندگی چیست؟” این ۳ سؤال بزرگ را از خود بپرسید:

  1. میراثی که می‌خواهم از خود به جای بگذارم چیست؟
  2. وقتی دنیا را ترک کنم مردم در مورد من چه خواهند گفت؟
  3. من چه تفاوتی در زندگی دیگران ایجاد کرده‌ام؟

پاسخ به این ۳ سؤال به شما کمک می‌کند تا هدف خود را در زندگی تعیین کنید. هنگامی که این پاسخ‌ها را تعریف کردید، گام بعدی این است که اقدام کنید و به طور مداوم ویژگی‌هایی را که معتقدید برای داشتن یک زندگی با هدف و شاد مهم هستند، نشان دهید.

۲. کشف کنید که بیشتر به چه چیزی علاقه دارید

هر کسی در زندگی به چیزی علاقه دارد. دریابید که این چیز برای شما چیست. انجام این کار اصلاً سخت نیست. شما فقط باید به چیزهایی توجه کنید که همیشه منتظر آن‌ها هستید. به عنوان مثال، اگر همیشه در مورد سفر خانوادگی سالانه هیجان‌زده هستید، علاقه شما می‌تواند سفر یا رابطه شما با خانواده باشد.

توجه داشته باشید که بفهمید چرا به این چیزها علاقه دارید.

می‌خواهید بیشتر به چه چیزی علاقه داشته باشید؟

ممکن است از قبل در زندگی نسبت به چیزی اشتیاق داشته باشید یا نداشته باشید. صرف نظر از این، همیشه در زندگیمان چیزی وجود دارد که آرزو می‌کنیم ای‌کاش زمان بیشتری را صرف انجام آن کنیم. به چیزهایی فکر کنید که می‌خواهید بیشتر در مورد آن‌ها مشتاق باشید. چرایی زندگی و هدف شما جایی در این چیزها پنهان است.

روی اقدامات خاصی تمرکز کنید که شما را شاد می‌کند

روی اقدامات خاصی تمرکز کنید که شما را شاد می‌کند

چرایی زندگی شما از دل اعمالی که انجام می‌دهید بیرون می‌آیند. شما زندگی خود را نه با کلمات، بلکه آن را با اعمالتان می‌نویسید. آنچه شما فکر می‌کنید مهم نیست، تنها کاری که انجام می‌دهید مهم است (پاتریک نس)

کشف هدف خود در زندگی و آنچه باید برای آن زندگی کنید برای همه افراد دنیا یکسان است. همه این فرصت را دارند که زندگیشان را به طور کامل زندگی کنند. هیچ‌چیزی پیچیده، دشوار یا دور از دسترس شما نیست.

اعمال محبت‌آمیز، سخاوت، قدردانی و عشق، اقدامات اصلی زندگی با هدف هستند. اگر به صورت روزانه بر روی این اعمال تمرکز کنید، زندگی خود را هدفمند خواهید کرد. در این مرحله است که احساس خوشبختی زندگی شما را پر می‌کند و به چرایی زندگی خود پی می‌برید. هر چه بیشتر برای دیگران کاری انجام دهید، شادتر خواهید بود.

۳. سؤالاتی برای پی بردن به اعماق وجود

اکنون که می‌دانید چرا این کار را انجام می‌دهید و چگونه می‌توانید بر هر مانعی غلبه کنید، برای چالش‌هایی که به ناچار با آن روبرو خواهید شد آماده‌اید. حالا که آماده‌سازی شما انجام شده است، اکنون وقت آن است که به آنچه روح شما سعی دارد به شما بگوید نگاه کنید. می‌توانید این سخنرانی TED توسط Noelin Kiraboo را بررسی کنید تا در مورد سؤالاتی که به شما کمک می‌کند اشتیاق و هدف خود را کشف کنید بیاموزید.

قدم اول: سؤالاتی که با روحتان ارتباط برقرار می‌کنند

  • اگر تمام پول دنیا را داشتید، وقت خود را چگونه سپری می‌کردید؟
  • روز ایده‌آل تو چگونه است؟ تمام جزئیات آن را توصیف کنید.
  • چه فعالیت‌هایی روح شما را به وجد می‌آورد؟

نترسید و خیلی عمیق به این سؤالات فکر کنید و پاسخ دهید، تا به چرایی زندگی خود نزدیک‌تر شوید. مطمئن شوید که فضایی برای اندیشیدن در مورد این سؤالات ایجاد کرده‌اید. این سؤالات هیچ‌چیز عجیب و غریبی نیستند، پس تمام تلاش خود را بکنید تا فیلترهای ذهنی خود را خاموش کنید. بهترین پاسخ‌ها را زمانی خواهید یافت که بتوانید از قضاوت کردن دست بردارید و صادقانه جواب دهید.

هنگامی که پاسخ این سؤالات را برای خودتان نوشتید، کمی در حافظه شما قدم می‌زنیم تا پاسخ‌های بیشتری پیدا کنیم و یاد بگیریم که چگونه در زندگی هدف پیدا کنیم.

وقتی کودک هستید، تجربه زندگی شما آزادتر، بازیگوش‌تر و سرزنده‌تر است. هوی و هوس زندگی شما را هدایت می‌کند و بیشتر به جریان عمیق‌تری متصل می‌شوید. در این مرحله از زندگی شما، دنیای بیرون هنوز رؤیاهای شما را شکل نداده است و شما مستقیماً به علایق و اهداف خود دسترسی دارید.

چرایی و هدف زندگی

در کودکی همه ما کارهایی بوده که دوست داشتیم انجام دهیم، اما به خاطر عملی نبودن آن‌ها را رها کردیم. کاری که ما در اینجا انجام می‌دهیم این است که در بانک‌های حافظه شما قدم بزنیم و سعی کنیم اجمالی از این خرد دوران کودکی را به دست آورید.

قدم دوم: با کودک درونی خود ارتباط برقرار کنید

  • چه چیزی برای شما در کودکی شادی بی‌نظیری به ارمغان می‌آورد؟
  • وقتی حس زمان را از دست دادید چه می‌کردید؟
  • قبل از اینکه دنیا به شما تحمیل کند چه چیزی باشید، در اعماق وجودتان دوست داشتید چه چیزی باشید؟

یک بار دیگر، هنگام یافتن هدف خود، ذهن خود را در مکانی باز نگه دارید. اگر در این زمینه مشکل دارید، بهتر است به عکس‌های قدیمی، اسباب‌بازی‌ها، عروسک‌ها و هر چیز دیگری که شما را به گذشته می‌برد نگاهی بیندازید.

۴. نخ طلایی خود را ببافید

اکنون که به اندازه کافی خود را از رسانه‌های اجتماعی دور کرده‌اید تا به عمق افکارتان غلبه کنید، آماده‌اید تا کار سخت یادگیری نحوه یافتن هدف و چرایی زندگی خود را انجام دهید. در آخرین قسمت این سفر باید تمام یافته‌های تصادفی را با هم ترکیب کنید و موضوعات مشترک را پیدا کنید. اکنون وظیفه شما این است که به تمام پاسخ‌های خود نگاهی دقیق بیندازید و ببینید آیا می‌توانید ایده‌های مشترکی را که وجود دارد بیرون بیاورید.

شاید از کودکی می‌خواستید نویسنده شوید، و نوشتن کلمات در یک صفحه هر روز واقعاً روح شما را زنده می‌کند. این احتمال وجود دارد که نوشتن در هدف زندگی شما نقش داشته باشد تا واقعاً رسالت خود را پیدا کنید.

شاید شما همیشه مجذوب ستارگان و کیهان بوده‌اید و همیشه ارتباط عمیقی با گذراندن وقت در فضای باز داشته‌اید. شما می‌توانید این را در یک گشت و گذار ترکیب کنید که در آن گروهی از مردم را به طبیعت وحشی هدایت کنید تا به ستارگان نگاه کنند و به جایگاه آن‌ها در جهان فکر کنند.

اجازه دهید خلاقیت شما در حالی که در حال تلاش برای یافتن چرایی زندگی و هدف خود هستید، خودش را نشان دهد، و اگر نمی‌توانید فوراً ارتباط برقرار کنید، ناامید نشوید. گاهی اوقات، خوابیدن و اجازه دادن به ناخودآگاه شما برای پیدا کردن راه حل به شما کمک می‌کند. یادگیری روش‌های مناسب برای تعیین اهداف نیز بسیار کمک می‌کند.

۵. یک چشم‌انداز شفاف از زندگی که می‌خواهید ایجاد کنید داشته باشید

یک چشم‌انداز شفاف

همان‌طور که اولویت‌های واقعی خود را مشخص می‌کنید، می‌توانید شروع به ایجاد چشم‌اندازی برای زندگی مورد نظر خود کنید. به این ترتیب به چرایی زندگی خود نزدیک‌تر می‌شوید. آنچه در مورد خودتان باور دارید و معتقد هستید که برای خودتان امکان‌پذیر است، بر نحوه ظاهر شدن شما برای رسیدن به بزرگ‌ترین هدفتان تأثیر می‌گذارد.

زندگی مورد نظر خود را روشن کنید و روی این باور کار کنید که رسیدن به آن امکان‌پذیر است. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید یک نویسنده موفق شوید، باید موضوعات مورد علاقه خود را کشف کنید و مهارت‌های نوشتاری خود را توسعه دهید. همه اهداف شما باید از هدف‌گذاری SMART پیروی کنند.

۶. اولویت‌های واقعی خود را مشخص کنید و اهداف نادرست را حذف کنید

برای داشتن یک زندگی خارق‌العاده، باید چرایی زندگی خود را پیدا کنید. اکثر مردم در سراسر جهان زندگی خود را مطابق انتظارات دیگران می‌گذرانند. آن‌ها عادات و برنامه‌های خود را بر اساس آنچه دوستان، خانواده و جامعه برای آن‌ها می‌خواهند می‌سازند.

برای اینکه بتوانید چرایی زندگی خود را پیدا کنید و بر اساس اولویت‌های خودتان زندگی کنید نیاز به اعتماد به نفس دارید. این امر مخصوصاً زمانی بیشتر خودش را نشان می‌دهد که اولویت‌های شما با عزیزانتان متفاوت باشد.

شما باید بفهمید چه چیزی برای شما مهم است و اهداف اشتباهی که در حال حاضر برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کنید چه چیزهایی هستند.

۷. برای دستیابی به چشم‌انداز خود برنامه‌ای ایجاد کنید

یک برنامه مشخص بسازید و برای رسیدن به آن به صورت اجایل شروع کنید. از هدف‌گذاری SMART برای ترسیم طرح خود استفاده کنید.

و فراموش نکنید که امید یک استراتژی نیست. شما به یک برنامه نیاز دارید!

۸. بفهمید چه چیزی شما را خسته می‌کند

شما باید به چیزهایی فکر کنید که شما را از لحاظ روحی یا جسمی خسته می‌کند. آن‌ها نباید فعالیت‌ها یا کارهایی باشند که شما دوست ندارید. هنگامی که بتوانید به این وظایف اشاره کنید، قدرت متوقف کردن آن‌ها را پیدا می‌کنید.

باید در نظر داشته باشید که آن‌ها را از لیست کارهایتان به زمان دیگری محول کنید یا کلاً حذف کنید. خستگی نشانه واضحی از ذهن، بدن و قلب شماست که این فعالیت برای شما خوب نیست. مهم است که مسابقه خود را اجرا کنید، زندگی خود را انجام دهید، روی آنچه برای شما مهم است تمرکز کنید و زندگی خود را بر اساس چشم‌انداز خود بسازید. به این ترتیب چرایی زندگی شما برایتان روشن‌تر می‌شود.

بفهمید چه چیزی شما را خسته می‌کند

کلام آخر

یادگیری چگونگی یافتن چرایی زندگی و هدف خود در زندگی یک سفر مادام‌العمر است که ادامه دارد، اما زمانی که هدف شما کشف شد، متوجه خواهید شد که درهای زندگی شما به روش‌ها و چیزهایی باز می‌شود که هرگز فکرش را نمی‌کردید.

فرصت‌های جدیدی را تجربه خواهید کرد و چشمانتان به همه احتمالات اطرافتان باز خواهد شد. یافتن چرایی زندگی و هدف خود به این معناست که به سمت افکار خود بچرخید و به درون خود بپرید.

آیا همین حالا آماده تعهد و تغییر زندگی خود هستید؟

یک دوره صد درصد رایگان و آزمایش‌شده وجود دارد که به حدود صد هزار نفر مانند شما کمک کرده است تا تغییرات بزرگی در زندگی‌شان ایجاد کنند. اگر آماده ایجاد تغییرات در زندگی هستید، فرم زیر را پر کنید تا دوره را به صورت رایگان تهیه کنید و یاد بگیرید که برای بهبود زندگی خود چه کاری می‌توانید انجام دهید. البته که شامل مباحث توسعه فردی هم می‌شود. این دوره همچنین دارای کتاب کار رایگان و کوچینگ می‌باشد تا مطالب دوره را برای شما کاربردی و عملی کند.

  • شماره خود را با کیبورد انگلیسی وارد کنید
  • Hidden

برای دریافت مطالب جدید در پیج اینستاگرام و کانال تلگرام جاوید مقدم عضو شوید.

حتما نظراتتان را زیر این مطلب بنویسید.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *